۱۳۹۵ مهر ۲۱, چهارشنبه

اول تیموتائوس فصل ۱ (ترجمه قدیم)

اول تیموتائوس فصل ۱ (ترجمه قدیم)
۱ پولس، رسول عیسی مسیح به حکم نجات دهنده ما خدا و مسیح عیسی خداوند که امید ما است، ۲ به فرزند حقیقی خود در ایمان، تیموتاؤس. فیض و رحم و سلامتی از جانب خدای پدر و خداوند ما مسیح عیسی بر تو باد.
پرهیزاز تعالیم غلط 
۳ چنانکه هنگامی که عازم مکادونیه بودم، به شما التماس نمودم که در اَفَسُس بمانی تا بعضی را امر کنی که تعلیمی دیگر ندهند، ۴ و افسانه‌‌‌ها و نسب نامه‌‌‌های نامتناهی را اصغا ننمایند که اینها مباحثات را نه آن تعمیر الهی را که در ایمان است پدید می‌آورد. ۵ اما غایت حکم، محبت است از دل پاک و ضمیر صالح و ایمان بی ریا. ۶ که از این امور بعضی منحرف گشته به بیهوده گویی توجه نموده‌اند، ۷ و می‌خواهند معلمان شریعت بشوند و حال آنکه نمی‌فهمند آنچه می‌گویند و نه آنچه به تأکید اظهار می‌نمایند. ۸ لیکن می‌دانیم که شریعت نیکو است اگر کسی آن را بر حسب شریعت بکار برد. ۹ و این بداند که شریعت بجهت عادل موضوع نمی‌شود، بلکه برای سرکشان و طاغیان و بی دینان و گناهکاران و ناپاکان و حرامکاران و قاتلان پدر و قاتلان مادر و قاتلان مردم ۱۰ و زانیان و لواطان و مردم دزدان و دروغ گویان و قسم دروغ خوران و برای هر عمل دیگری که بر خلاف تعلیم صحیح باشد، ۱۱ برحسب انجیل جلال خدای متبارک که به من سپرده شده است.
فیض خدا بر پولس
۱۲ و شکر می‌کنم خداوند خود مسیح عیسی را که مرا تقویت داد، چونکه امین شمرده، به این خدمتم ممتاز فرمود، ۱۳ که سابقا کفرگو و مضر و سقط گو بودم، لیکن رحم یافتم از آنرو که از جهالت در بی ایمانی کردم. ۱۴ اما فیض خداوند ما بی نهایت افزود با ایمان و محبتی که در مسیح عیسی است. ۱۵ این سخن امین است و لایق قبول تام که مسیح عیسی به دنیا آمد تا گناهکاران را نجات بخشد که من بزرگترین آنها هستم. ۱۶ بلکه از این جهت بر من رحم شد تا اول در من، مسیح عیسی کمال حلم را ظاهر سازد تا آنانی را که بجهت حیات جاودانی به وی ایمان خواهند آورد، نمونه باشم. ۱۷ باری پادشاه سرمدی و باقی و نادیده را، خدای حکیم وحید را اکرام و جلال تا ابدالآباد باد. آمین. ۱۸ ای فرزند تیموتاؤس، این وصیت را به تو می‌سپارم بر حسب نبوتهایی که سابقا بر تو شد تا در آنها جنگ نیکو کنی، ۱۹ و ایمان و ضمیر صالح را نگاه داری که بعضی این را از خود دور انداخته، مر ایمان را شکسته کشتی شدند. ۲۰ که از آن جمله هیمیناوس و اسکندر می‌باشند که ایشان را به شیطان سپردم تا تأدیب شده، دیگر کفر نگویند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر