۱۳۹۵ آبان ۱۰, دوشنبه

چرا کلیساها و مساجد در کنیا به رنگ زرد در آمده اند؟

چرا کلیساها و مساجد در کنیا به رنگ زرد در آمده اند؟

به جهت پیشگیری از حملات تروریستی اسلامگرایان تندرو در کنیا، مساجد و کلیساها یکسان رنگ آمیزی می شوند
img09590259
به گزارش«محبت نیوز»شمار مسلمانان کنیا تقریبن بیش از ۱۴ درصد ساکنان این کشور یعنی حدود ۶ میلیون نفر می باشد اما افراط گرایی اسلامی در میان مسلمانان این کشور بسیار رواج یافته است به همین جهت برای پیشگیری از حملات تروریستی اسلامگرایان تندرو در این کشور مساجد و کلیساها در اقدامی هماهنگ و برای ایجاد دوستی میان پیروان مسیحیت و اسلام و در پاسخ به افراط گرایان اسلامی «حرکه الشباب الاسلامیه» (جنبش جوانان اسلامی) در کنیا که تاکنون منجر به کشته شدن صدها مسیحی شده است، مساجد و کلیساها را یکسان یعنی زرد رنگ می کنند.
روزنامه ایتالیایی «لاستامبا»، نوشت: «مسیحیان و مسلمانان با یکدیگر در کنیا دست به این اقدام زدند و رنگ کلیسا و مساجد را تغییر دادند.»
این درحالی است که به طور معمول رنگ مساجد در کنیا و در بیشتر کشورهای آفریقایی سفید و سبز است.
به نقل از شبستان، تاکنون ۹ مسجد و کلیسا به زنگ زرد در آمده اند و ۴۰ مسجد و کلیسای دیگر در این کشور باقی مانده اند که به زودی کار رنگ آمیزی آن ها نیز انجام می شود.
این سازمان در ادامه اعلام کرد: هدف آنان از تغییر رنگ اماکن مقدس در کنیا، ایجاد وحدت و تنوع بوده است.
سازمان به رنگ ایمان، گفت: «کشور کنیا در طول تاریخ دارای فرهنگی با تعدد مذهبی و همزیستی مسالمت آمیز بوده است که در سال های اخیر به دلیل افراط گرایان اسلامی وضعیت برگشته است و ما باید دوباره وحدت را در این کشور ایجاد کنیم.»
این مطلب را به اشتراک بگذارید:
FacebookBalatarinTelegram

تحریف تاریخ، تکذیب حقیقت؛ تلاش جمهوری اسلامی برای تخریب مسیحیت

تحریف تاریخ، تکذیب حقیقت؛ تلاش جمهوری اسلامی برای تخریب مسیحیت

مسئولان و رسانه‌های وابسته به جمهوری اسلامی برای مخدوش کردن چهره مسیحیت در بین شهروندان نه تنها بسیاری واقعیات را وارونه جلوه می‌دهند بلکه از بیان مطالب بی‌اساس هم دریغ نمی‌کنند.
iran_mohabatnews889
به گزارش «محبت‌نیوز» کمتر از یک ماه پس از آنکه تارنمای مشرق نزدیک به سپاه در گزارشی به بررسی «وضعیت اقلیت‌های مذهبی در دوران رضاشاه» پرداخت و نوشت که اقلیت‌های مذهبی در این دوران از اهمیت بیشتر و فرصت‌های بهتر برای پیشرفت اقتصادی برخوردار بودند که نتیجه عملکرد دولت رضاشاه در جهت برخورد برابر با کلیه شهروندان بود» حالا وب‌سایتی به اسم «رسانه‌ ایران» در گزارشی نوشته وضعیت اقلیت‌های دینی در ایران پس از انقلاب بهتر شده است.
در روایتی که این تارنما مطرح کرده آمده در دوره مشروطه که اولین بار حقوق اقلیت‌ها در مجلس شورای ملی مطرح شد، بهبهانی نمایندگی کلیمیان و طباطبایی وکالت ارامنهایران را به عهده گرفتند. در آن زمان زرتشتیان تنها اقلیت مذهبی بودند که اجازه‌ داشتن نماینده مستقیم داشتند، اما بعد از انقلاب اسلامی ایران علی رغم جمعیت کمتر از ۱درصدی اقلیت‌ها، ۵ کرسی برای نمایندگی آن‌ها در نظر گرفته شد که با رای مستقیم اقلیت‌های هر مذهب انتخاب می‌شوند».
این سایت در ادامه نوشته چنین اقدامی یعنی داشتن نماینده ویژه برای اقلیت‌های دینی اقدامی است که در بعضی کشورهای پیشرفته مثل انگلیس و آمریکا انجام نشده است.
به باور نویسنده مقاله داشتن نمایندگان اقلیت های مذهبی در مجلس یک ساز و کار دموکراتیک است و در کشورهایی مانند انگلیس و آمریکا به مراتب آزار و اذیت اقلیت‌ها و توهین‌ به مسلمانان، پیامبر اسلام و حتی عیسی مسیح بیشتر است.
مانور روی حضور نماینده اقلیت‌ها در مجلس
این اولین بار نیست که یک رسانه وابسته به جمهوری اسلامی حضور نماینده اقلیت‌های دینی در مجلس شورای اسلامی را نماد آزادی می‌داند.
دو ماه قبل نیز محمدجواد ظریف وزیر امورخارجه ایران در شورای روابط بین‌الملل آمریکا در نیویورک در یک جلسه پرسش و پاسخ وقتی از او درباره تبعیض اقلیت‌های دینی سوال شد همین جواب را داد و حضور تعدادی نماینده اقلیت در مجلس را نماد احترام به حقوق اقلیت‌ها در جمهوری اسلامی دانست.
حال آنکه ده‌ها بیانیه و گزارش درباره سرکوب و فشار اقلیت‌های دینی در ایران به خصوص نوکیشان مسیحی و بهاییان از ابتدای انقلاب تاکنون صادر شده، اما جمهوری اسلامی تغییری در رفتار خود نداشته است. شاهد این مدعا تعداد بالای زندانیان عقیدتی و سیاسی و دگراندیشان دینی در زندان‌های ایران است.
برگزاری آزادانه مراسم محرم در کشورهای مسیحی
از طرفی این تارنما مدعی شده در کشورهای مسیحی دنیا به مسلمانان توهین می‌شود و مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرند، اما در همین هفته‌های اخیر ده‌ها دسته و هیات اسلامی وابسته به جمهوری اسلامی و سازمان‌های شیعه از انگلیس و آلمان و کشورهای اسکاندیناوی گرفته تا آمریکا و کانادا در خیابان به عزاداری پرداختند و حتی یک گزارش از تعرض یا آسیب به یکی از این مسلمانان مخابره نشد! از این فراتر حتی در آلمانتعدادی کلیسا در اختیار مسلمان قرار گرفت نا مراسم محرم را در آن برگزار کنند.
سوال اینجاست اگر کشورهای غربی دنیا به آزاد و اذیت مسلمانان می‌پردازند، هزاران مسلمان شیعه و سنی عراقی و سوری چرا کیلومترها مسیر سخت و خطرناک را طی می‌کنند تا خود را به کشورهای مسیحی دنیا برسانند؟ و چطور ده‌ها نفر از مردم مسلمان ایران تصمیم به مهاجرت از کشور می‌گیرند؟
چرا میزان گرویدن گروهیِ مسلمانان به مسیحیت تا این اندازه زیاد و است و نقطه مقابل آن گرویدن ادیان دیگر به اسلام است که کمتر شاهد آن هستیم؟
این مطلب را به اشتراک بگذارید:
FacebookBalatarinTelegram

زندانی مسیحی مریم نقاش زرگران خواستار رسیدگی مجدد به پرونده‌اش شد

زندانی مسیحی مریم نقاش زرگران خواستار رسیدگی مجدد به پرونده‌اش شد

مریم نقاش زرگران، مسیحی زندانی در نامه‌ای خطاب به رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی از وی در مورد جرم مسیحی بودن پرسیده و گفته آیا بازداشت او با اصل ١٣ قانون اساسی مغایرت ندارد؟
dd2c837e4d69f08bbd25d7e4b056cd8b73c38fe110019bcebepimgpsh_fullsize_distr
به گزارش «محبت‌نیوز» به نقل از مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران مریم (نسیم) نقاش زرگران نوکیش مسیحی زندانی در اوین که از بیماری‌های متعدد جسمی و روحی رنج می‌برد در نامه‌ای سرگشاده به رئیس قوه قضائیه ایران با شرحی از نحوه دستگیری، اتهامات، روند پرونده و صدور حکم خود از صادق آملی لاریجانی خواستار رسیدگی به پرونده‌اش شده است.
متن کامل نامه این زندانی عقیدتی به این شرح است؛
جناب آقای لاریجانی، ریاست محترم قوه قضائیه
با سلام و احترام
به استحضار می‌رساند اینجانب مریم نقاش زرگران، متولد سال ١٣۵٧، و مسیحی هستم و اکنون ٣ سال و ٣ ماه است که در بند زنان سیاسی-عقیدتی اوین نگهداری می‌شوم. دی ماه سال ١٣٨٨ از طریق دفتر پیگیری مورد بازجویی قرار گرفتم و محور بازجویی‌ها، مربوط به مسیحی بودن من بود، اما به طور جدی مورد تعقیب نهادهای امنیتی قرار گرفتم تا اینکه در سال ١٣٩١ توسط یکی از نهادهای امنیتی نامعلوم بازداشت شدم. پس از آزادی به قید وثیقه محاکمه شده و علی رغم عدم دفاع اینجانب و حتی داشتن وکیل، به طور حیرت انگیزی به ۴ سال حبس محکوم شدم. بدون ارائه لایحه‌ای برای تجدید نظر، حکم اینجانب قطعی شد و با اینکه آن زمان در کشور ترکیه بوده و اشتغال داشتم، به ایران فرا خوانده شدم و من با کمال صداقت به کشورم مراجعه کردم چون هیچ خطا و تخلفی مرتکب نشده بودم، اما متأسفانه ٢٨ تیر ماه سال ٩٢ زندانی شدم و از آن زمان تا کنون پیگیریهای پدر و مادر پیرم به هیچ سرانجامی نرسیده است. از شدت بی توجهی مسئولان به درخواستهای خانواده ام، ناچار در تاریخ ۶ خرداد ٩۵ دست به اعتصاب غذا زدم و مأموران امنیتی، به سراغم آمدند و با وعده‌هایی ، ١٧ خرداد مرا به مرخصی فرستادند، اما دوباره ٧ تیر به زندان فرا خوانده شدم ٢۵ تیر در اعتراض به وعده هایی که داده شده بود و عمل نکردند، دست به اعتصاب غذای مجدد زدم اما مجددا” مأموران به زندان آمدند و قول دادند که به اعتراضم رسیدگی خواهد شد و ٣١ تیر به مرخصی فرستادند اما حتی دوران بستری شدم در بیمارستان را جزء غیبتم لحاظ کردند و دوباره به زندان فرا خوانده شدم.
جناب آقای لاریجانی
من شهروند ایرانی هستم که در میان ادیان آسمانی به دین مسیحیت گرویده‌ام، هرگز هیچ‌گونه تخلفی را مرتکب نشده‌ام و سراسر پرونده‌ی من حکایت از صحت ادعای من دارد. مطابق اصل ١٣ اصول کلی (فصل اول) قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی ایران، ایرانیان مسیحی جزء اقلیت‌های دینی شناخته شده‌اند که در حدود قانون در انجام مراسم دینی خود آزاد بوده و در احوال شخصیه و تعلیمات دینی بر طبق آئین خود می‌توانند عمل کنند. اما متأسفانه من به دلیل مسیحی بودن، بیش از ٣ سال و ٣ ماه است که در حبس هستم و حتی نهاد امنیتی بازداشت کننده من در پرونده نامشخص است و با آزادی مشروط من پس از ٣ سال و ٣ ماه از حبس ۴ ساله مخالفت می‌شود. سؤال من از جنابعالی به عنوان بالاترین مرجع قضائی در کشور ایران این است که آیا مسیحی بودن جرم است؟ آیا بازداشت، محاکمه و حبس ۴ سال اینجانب با اصل ١٣ قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی ایران مغایرت ندارد؟
نقاش زرگران در پایان این پیام ابراز امیدواری کرده روزی فرا رسد که هر انسانی با هر دین و آئینی بتواند با امنیت و آزادانه زندگی کند و از بالاترین مقام قضایی ایران خواسته به رسیدگی به پرونده او رسیدگی کند.
این نوکیش مسیحی تیرماه سال جاری نیز در نامه‌ای سرگشاده با عنوان «وقتش رسیده که سکوت سه ساله ام را بشکنم» ظلم‌ها و بی‌عدالتی‌هایی که از سوی مسئولان زندان و نیروهای امنیتی بر او روا شده را افشا کرد.
نقاش‌زرگران به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق اجتماع و تبانی به چهار سال حبس تعزیری محکوم شده درحالی که تاکنون تفهیم اتهام نشده است.
او به علت عدم رسیدگی به درخواست استفاده از «حق آزادی مشروط» دست به اعتصاب غذا زد که با وجود بیماری‌های شدید جسمی و روحی از جمله عارضه قلبی و افسردگی بیماری‌اش تشدید شد.
پرونده پزشکی این زندانی مسیحی نشان می‌دهد وضعیت جسمی او به شدت در حال ضعیف شدن است و بارها در رسانه‌های مختلف به این نکته اشاره شده، حتی پزشکان زندان به صورت کتبی نیاز مبرم او به معالجات دقیق‌تر را گزارش داده‌اند، اما همچنان باآزادی مشروط او موافقت نمی‌شود.
وی که حدود یک دهه از بیماری ASD رنج می‌برد و برهمین اساس تحت عمل جراحی قرار گرفته است. علاوه بر این او در یک سال اخیر با بی‌حسی دست و پا و درد مزمن در مفاصل و ستون فقرات مواجه شد که پس از ماه‌ها در مراجعه اولیه به پزشک متخصص تشخیص اولیه بیماری‌های دیسک کمر، آرتروز و پوکی استخوان بوده است و پزشک معتمد زندان دستور بستری ۵ روزه و نیاز فوری به انجام فیزیوتراپی را صادر کرده که با عدم مجوز دادستانی وی همچنان از درد بسیار رنج می‌برد.
این مطلب را به اشتراک بگذارید:
FacebookBalatarinTelegram

روند مسیحیت ستیزی در ایران بیشتر از گذشته شده است

روند مسیحیت ستیزی در ایران بیشتر از گذشته شده است

افزایش تبعیض علیه اقلیت‌های دینی در ایران با وجود وعده‌های حسن روحانی درباره بهبود وضعیت آنان روز به روز بیشتر شده است.
house_church
به گزارش«محبت نیوز»آزادی مذهبی از نخستین آزادی‌های است که در اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق‌نامه حقوق مدنی و سیاسی به رسمیت شناخته شده و جمهوری اسلامی آن را امضاء کرده است.
در قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز به وضوح در خصوص آزادی ادیان رسمی اشاره شده، با این حال وضعیت اقلیت‌های مذهبی در ایران از جمله مواردی است که طی سال‌های اخیر همواره مورد انتقاد سازمان ملل، کشورهای غربی و نهادهای حقوق بشری بوده است؛ سازمان ملل متحد و مدافعان‌‌ حقوق‌‌ بشر می‌گویند ایران در این‌ زمینه تعهدات بین‌المللی‌ خود را نادیده‌‌ می‌گیرد.
طبق گزارش بان کی مون دبیرکل، سازمان ملل متحد که روز ۱۳ مهرماه منتشر شد مقام‌های ایران را به نقض حقوق اقلیت‌های دینی متهم هستند.
رادیو فردا در برنامه دریچه به وضعیت حقوق نوکیشان مسیحی و اقلیت‌های بهایی در ایران پرداخته است. طبق این گزارش بازداشت و محکومیت بهاییان و نوکیشان مسیحی، محدودیت‌هایی در زمینه اشتغال و کسب و کار، محرومیت از تحصیل برای بهاییان و ایجاد محدودیت برای نوکیشان مسیحی در انجام تعالیم و مراسم مذهبی از جمله مواردی است که طی سال‌های اخیر از آنها انتقاد شده است.
تعدادی از مدافعان حقوق بشر در گفتگو با رادیو فردا به بررسی وضعیت اقلیت‌های مذهبی در ایران پرداختند که یکی از آنها منصور برجی سخنگوی ماده ۱۸ وابسته به شورای کلیساهای همگام در لندن بود.
در سال‌های گذشته نوکیشان مسیحی زیاد بازداشت و به اتهام‌های امنیتی به زندان محکوم شده‌اند و هم اکنون هم ده‌ها نوکیش مسیحی در زندان‌های ایران به سر می‌برند.
در همین این ارتباط برجی به رادیو فردا گفت: «در سال ۲۰۱۶ دستگیری‌های بیشتری را شاهد بودیم که در شهرهای مختلف نگران کننده بودند، در ۱۰ ماه گذشته ۹۲ مورد دستگیری داشتیم که ۸۳ نفر از آنها هنوز در زندان به سر می‌برند و حتی بعضی هنوز تفهیم اتهام نشدند و عده‌ای هم تفهیم اتهام شدند و احکام زندانی چند ماه تا چند سال برای آنها حکم شده، و از خیلی حقوق که شاید زندانی‌های دیگر از آنها برخوردار باشند محروم هستند از رسیدگی‌های پزشکی تا آزادی مشروح از جمله آن هستند».
بخش دیگر این گزارش مربوط به تعطیلی یا اعمال محدودیت برای کلیساهای خانگی بود که در آن مراسم و تعالیم مسیحی به زبان فارسی انجام می شد که برجی با اشاره به این که ایران هنوز جزو ۱۰ کشور اول دنیاست که در نحوه برخوردش با اقلیت‌های مسیحی در وضعیت هشدار به سر می‌برد عنوان کرد: «اگرچه تا چند سال پیش جمهوری اسلامی مخالفت خود با کلیساهای فارسی زبان را علنی نمی‌کرد اما امروز دیگر چنین حساسیتی وجود ندارد و به طور علنی و رسمی در بازجویی‌ها عنوان می‌کنند که چیزی به اسم مسیحیت فارسی زبان نداریم و در برخورد با کلیساهای رسمی پروتستان هم نشان دادند که نگرانی آنها از موج گرایش ایرانیان به مسیحیت است و نمره آقای روحانی را در برداشته شدن محدودیت از حقوق اقلیت‌ها را صفر می‌دانم چون وضعیت بهتر که نشده هیچ بدتر هم شده است».
در همین زمینه  چندی پیش گزارش بانکی‌مون در خصوص تبعیض ایران علیه اقلیت‌های دینی از سوی مقامات قضایی ایران تکذیب و دخالت در امور جمهوری اسلامی توصیف شد.
این مطلب را به اشتراک بگذارید:
FacebookBalatarinTelegram

۱۳۹۵ آبان ۷, جمعه

دوم تیموتائوس فصل ۲

دوم تیموتائوس فصل ۲ (ترجمه قدیم)
۱ پس تو ای فرزند من، در فیضی که در مسیح عیسی است زور آور باش. ۲ و آنچه به شهود بسیار از من شنیدی، به مردمان امین بسپار که قابل تعلیم دیگران هم باشند. ۳ چون سپاهی نیکوی مسیح عیسی در تحمل زحمات شریک باش. ۴ هیچ سپاهی خود را در امور روزگار گرفتار نمی‌سازد تا رضایت آنکه او را سپاهی ساخت بجوید. ۵ و اگر کسی نیز پهلوانی کند، تاج را بدو نمی‌دهند اگر به قانون پهلوانی نکرده باشد. ۶ برزگری که محنت می‌کشد، باید اول نصیبی از حاصل ببرد. ۷ ...در آنچه می‌گویم تفکر کن زیرا خداوند تو را در همه چیز فهم خواهد بخشید. ۸ عیسی مسیح را بخاطر دار که از نسل داود بوده، از مردگان برخاست بر حسب بشارت من، ۹ که در آن چون بدکار تا به بندها زحمت می‌کشم، لیکن کلام خدا بسته نمی‌شود. ۱۰ و از این جهت همه زحمات را بخاطر برگزیدگان متحمل می‌شوم تا ایشان نیز نجاتی را که در مسیح عیسی است با جلال جاودانی تحصیل کنند. ۱۱ این سخن امین است زیرا اگر با وی مردیم، با او زیست هم خواهیم کرد. ۱۲ و اگر تحمل کنیم، با او سلطنت هم خواهیم کرد؛ و هرگاه او را انکار کنیم او نیز ما را انکار خواهد کرد. ۱۳ اگر بی ایمان شویم، او امین می‌ماند زیرا خود را انکار نمی‌تواند نمود.
خادم مقبول خدا
۱۴ این چیزها را به یاد ایشان آور و در حضور خداوند قدغن فرما که مجادله نکنند، زیرا هیچ سود نمی‌بخشد بلکه باعث هلاکت شنوندگان می‌باشد. ۱۵ و سعی کن که خود را مقبول خدا سازی، عاملی که خجل نشود و کلام خدا را بخوبی انجام دهد. ۱۶ و از یاوه گویی‌‌‌های حرام اعراض نما زیرا که تا به فزونی بی دینی ترقی خواهد کرد. ۱۷ و کلام ایشان، چون آکله می‌خورد و از آنجمله هیمیناوس و فلیطس می‌باشند ۱۸ که ایشان از حق برگشته، می‌گویند که قیامت الآن شده است و بعضی را از ایمان منحرف می‌سازند. ۱۹ و لیکن بنیاد ثابت خدا قائم است و این مهر را دارد که «خداوند کسان خود را می‌شناسد» و «هر که نام مسیح را خواند، از ناراستی کناره جوید.» ۲۰ اما در خانه بزرگ نه فقط ظروف طلا و نقره می‌باشد، بلکه چوبی و گلی نیز؛ اما آنها برای عزت و اینها برای ذلت. ۲۱ پس اگر کسی خویشتن را از اینها طاهر سازد، ظرف عزت خواهد بود، مقدس و نافع برای مالک خود و مستعد برای هر عمل نیکو. ۲۲ اما از شهوات جوانی بگریز و با آنانی که از قلب خالص نام خداوند را می‌خوانند، عدالت و ایمان و محبت و سلامتی را تعاقب نما. ۲۳ لیکن از مسائل بیهوده و بی تادیب اعراض نما چون می‌دانی که نزاعها پدید می‌آورد. ۲۴ اما بنده خدا نباید نزاع کند، بلکه با همه کس ملایم و راغب به تعلیم و صابر در مشقت باشد، ۲۵ و با حلم مخالفین را تادیب نماید که شاید خدا ایشان را توبه بخشد تا راستی را بشناسند. ۲۶ تا از دام ابلیس باز به هوش آیند که به حسب اراده او صید او شده‌اند.
------- زیرنویس -------
۲: ۱۲ ← متی ۱۰: ۳۳؛ لوقا ۱۲: ۹
۲: ۱۹ ← اعداد ۱۶: ۵
See More

نقش زنان در کلیسا

نقش زنان در کلیسا
آیات اصلی
داوران ۴: ۴ – دبوره، نبیه و رهبر و داور در اسرائیل.
اعمال ۱: ۱۴، ۲: ۱-۴، ۱۶-۱۸، ۲۱: ۸-۹ – زنان نیز روح‌القدس و عطای نبوت را می‌یابند.
رومیان ۱۶: ۱، ۷ – احتمالا فیبی خادمه کلیسا بود و یونیاس رسول.
اول قرنتیان ۱۱: ۳-۱۶ (خصوصا آیه ۵) – زنان دعا و نبوت می‌کنند.
اول قرنتیان ۱۴: ۲۶-۴۰ (خصوصا آیات ۲۶، ۳۴-۳۵) – زنان در جلسات بی نظمی ایجاد می‌کنند.
غلاطیان ۳: ۲۶-۲۸ – مرد و زن در نظر خدا برابرند.
اول تیموتائوس ۲: ۱۱-۱۵ – زنان نباید تعلیم دهند یا بر مردان مسلط شوند.
اول تیموتائوس ۳: ۱۱-۱۳ – زنان به عنوان خادمین در کلیسا خدمت می‌کنند.
زنان در کلیسا چه نقشی دارند؟
در طول تاریخ کلیسا، به زنان اجازه داده نشده است تا در کلیسا نقش رهبری داشته باشند و معمولا واعظین، معلمان و شبانان مردان بوده‌اند. با این حال، در برخی نقاط جهان، گاهی زنان نقش رهبری را بر عهده گرفته یا تعلیم داده اند، در چند صد سال گذشته، زنان به شکل فزاینده‌ای خدماتی چون موعظه، تعلیم و شبانی کلیساها را بر عهده گرفته‌اند. این امر در زمانی به وقوع پیوسته است که در بسیاری از جوامع نیز آزادی بیشتری به زنان داده شده است.
کتاب مقدس در مورد نقش زنان در رهبری کلیسا چه می‌گوید؟ پاسخ این است که کتاب مقدس جواب صریحی به این سوال نمی‌دهد. بسیاری از کلیساها به زنان اجازه نمی‌دهند موعظه کنند یا خدمت شبانی انجام دهند، گرچه بسیاری از همین کلیساها به زنان اجازه می‌دهند که به عنوان میسیونر موعظه کنند و تعلیم دهند. از سوی دیگر امروزه، بسیاری از کلیساها به زنان اجازه می‌دهند تا موعظه کنند، تعلیم دهند و حتی در سمت شبانی و اسقفی خدمت نمایند.
دعا و نبوت زنان در کلیسا
در غلاطیان ۳: ۲۸، پولس رسول به روشنی می‌فرماید که زنان و مردان در مسیح عیسی یک هستند. همه گناهکاریم و به فیض خدا نیاز داریم. در واقع، غلاطیان ۳: ۲۸ مهمترین آیه‌ای است که در مبارزات مسیحیان علیه برده داری در جوامع غربی، به آن استناد شده است. با وجود این، گرچه زن و مرد در مسیح یک هستند، اما این سخن بدین معنی نیست که در همه زمینه‌ها کارکردهای یکسانی دارند. زن و مرد در نظر خدا برابرند، اما ممکن است در کلیسا نقش‌های متفاوتی داشته باشند. به همین شکل، اگر چه زن و شوهر هر دو باید مطیع یکدیگر باشند، اما نقش آنان در ازدواج می‌تواند متفاوت باشد (به افسسیان ۵: ۲۱-۲۳ و مقالۀ عمومی: «ازدواج مسیحی» مراجعه کنید).
باب‌های اول و دوم کتاب اعمال نشان می‌دهد که به هنگام نزول روح‌القدس در روز پنطیکاست بر شاگردان که باعث شد آنان قدرت بیابند، هم زنان و هم مردان یکجا حضور داشتند. پطرس در موعظه روز پنطیکاست، از یوئیل نبی نقل قول می‌کند که می‌گوید خدا روح خود را بر غلامان و کنیزان خواهد ریخت و پسران و دختران نبوت خواهند کرد (یوئیل ۲: ۲۸-۲۹؛ اعمال ۲: ۱۶-۱۸). در عهد عتیق زنان بسیاری بودند که نبوت می‌کردند (خروج ۱۵: ۲۰؛ داوران ۴: ۴؛ دوم پادشاهان ۲۲: ۸-۹).
در اول قرنتیان ۱۲: ۱۱، پولس رسول استدلال می‌کند که عطایای روح‌القدس به همه داده می‌شود و نه فقط به مردان. و در اول قرنتیان ۱۱: ۵، پولس در مورد زنانی سخن می‌گوید که در جلسات کلیسایی قرنتس نبوت می‌کردند. هنگامی که پولس رسول می‌گوید که زنانی که در جلسات کلیسایی دعا و نبوت می‌کنند، باید پوشش بر سر خود داشته باشند، از کلام او به روشنی می‌توان نتیجه گرفت که برای زنان دعا کردن و نبوت نمودن در جلسات کلیسایی امری پذیرفته شده بود. پولس رسول می‌گوید که همه باید در جلسات کلیسایی شرکت کرده و سهمی داشته باشند (اول قرنتیان ۱۴: ۲۶)؛ این سخن یقینا شامل حال زنان نیز می‌شود.
زنان به عنوان شماس و همکار
بسیاری بر این عقیده‌اند که زنان می‌توانند در کلیسا خدمت شماسی انجام دهند. در اول تیموتائوس ۳: ۸-۱۳، پولس رسول در مورد مردان و شوهران سخن می‌گوید. آیه ۱۱ نیز به زنان اشاره می‌کند. در آیه ۱۱ زنانی که مورد اشاره می‌باشند، احتمالا یا «همسران» شماسان هستند یا «شماسان زن» و دقیقا مشخص نیست پولس رسول به کدام یک اشاره دارد. از رومیان ۱۶: ۱ چنین می‌فهمیم که پولس رسول زنی به نام فیبی را تحسین کرده، او را شماس یا خادمه می‌خواند (در ترجمه فارسی این واژه «خادمه» ترجمه شده است، اما در یونانی این واژه همان واژۀ شماس است). در رومیان ۱۶: ۳، ۶، ۱۲ و فیلیپیان ۴: ۲-۳، پولس به همکاران دیگری اشاره می‌کند که زن هستند. نام پرسکلا و شوهرش اکیلا همیشه در کنار یکدیگر ذکر می‌شود و به نظر می‌رسد که آنان هر دو خدمت تعلیمی داشتند (اعمال ۱۸: ۱۸، ۲۶). علاوه بر این، بسیاری از علمای مسیحی اعتقاد دارند که در رومیان ۱۶: ۷، نام «یونیاس» به یک زن اشاره دارد (این نام یونانی، هم می‌تواند مونث باشد و هم مذکر). اگر این نام به یک زن اشاره داشته باشد، آنگاه پولس یک زن را رسول می‌خواند.
رهبران زن
حتی اگر هم زنان در خدمت شماسی مشغول باشند، سوالی که همچنان باقی می‌ماند، این است که آیا ایشان می‌توانند در مقام شبان، کلیسایی را رهبری کنند؟ کتاب مقدس پاسخ صریحی به این سوال نمی‌دهد. در نتیجه امروزه کلیساهای مختلف در این مورد از سنن متفاوتی پیروی می‌کنند. بسیاری از مسیحیان به اول قرنتیان ۱۴: ۳۳-۳۵ و اول تیموتائوس ۲: ۱۱-۱۵ استناد می‌کنند که در آنها گفته شده که زنان باید خاموش باشند و اجازه ندارند تعلیم دهند و بر شوهرشان مسلط باشند. این آیات به روشنی در این مورد سخن می‌گویند؛ لذا در بسیاری از کلیساها، زنان تنها اجازه دارند به کودکان و زنان دیگر تعلیم دهند، اما حق ندارند به مردان تعلیم دهند. تقریبا تمامی این کلیساها به زنان اجازه می‌دهند که در جلسات کلیسایی دعا کنند یا شهادت دهند؛ اکثر آنها نیز به زنان میسیونر اجازه می‌دهند تا در کلیساهای تازه تاسیس شده به مردان تعلیم دهند و برای ایشان موعظه کنند.
گروه دیگری از مسیحیان، این آیات را به شکل دیگری تفسیر می‌کنند. آنان خاطر نشان می‌سازند که درست است که پولس رسول به قرنتیان می‌گوید که زنان باید خاموش باشند؛ اما در همان رساله به ایشان می‌نویسد که زنان به هنگام دعا و نبوت کردن، باید سر خود را بپوشانند (اول قرنتیان ۱۱: ۵). بنابراین، این مسیحیان بر این عقیده‌اند که معنی اول قرنتیان ۱۴: ۳۴-۳۵ نمی‌تواند سکوت و خاموشی کامل زنان باشد، بلکه منظور پولس این است در طول جلسات زنان نباید نظم جلسه را برهم بزنند یا با صدای بلند سخن بگویند. این احتمال وجود دارد که در زمان پولس، بسیاری از زنان عادت داشتند درست در وسط جلسات از شوهرانشان سوال کرده، یا ایشان را صدا کنند.
به همین شکل، مسیحیان پیرو این نظریه، در مورد اول تیموتائوس ۲: ۱۱-۱۵ معتقدند که پولس به تیموتائوس می‌گوید که زنان تعلیم نیافته نباید بر مردان مسلط باشند، بلکه باید مطیع بوده، تعلیم گیرند. این گروه بر این عقیده‌اند که کلیسا می‌تواند تصمیم بگیرد که به زنی که تعلیم یافته و معلم خوبی است، اقتدار تعلیم دادن بدهد. دبوره در کتاب داوران، نمونه‌ای از یک زن نبی است که طبق ارادۀ خدا یهودیان را رهبری کرد (داوران ۴: ۴).
گروه سومی از مسیحیان نیز هستند که بر این عقیده‌اند که سخنان پولس صرفا خطاب به تیموتائوس و قرنتیان و کلیساهای افسس در قرن اول نوشته شده‌اند. آنان بر این عقیده‌اند که پولس هرگز این هدف را در ذهن نداشت که این اصول در کلیساهای عصر حاضر که فرهنگی متفاوت با عصر او دارند، به کار گرفته شوند. این گروه اشاره می‌کنند به اینکه پولس برده‌ای را نزد اربابش پس فرستاد. پولس یقینا با انجام این کار، برده داری را تایید نمی‌کند، بلکه برعکس از نوع برخورد و محتوای کلامش می‌توان نتیجه گرفت که او از فلیمون انتظار دارد که برده‌اش را آزاد کند (فلیمون ۱۷-۲۱). پولس به همه سفارش می‌کند که همدیگر را در خدا ترسی اطاعت کنند؛ فقط زنان نیستند که باید عمل اطاعت را به جا آورند (افسسیان ۵: ۲۱). این مسیحیان خاطر نشان می‌سازند که عیسی موانع فرهنگی را درهم شکست و برای همه آزادی به ارمغان آورد. از نظر آنان، در جوامعی که قبلا به زنان آزای داده شده است، بی ایمانان با دیدن رهبران زن در کلیسا لغزش نخواهند خورد. بنابراین، این مسیحیان اعتقاد دارند که در کلیسا نیز باید به زنان نقش رهبری داده شود.
از آیات کتاب مقدس که به آنها اشاره شد، معلوم می‌شود که موضوع آنقدرها هم که در ابتدا به نظر می‌رسد، ساده نیست. در این مورد، هر دیدگاهی که داشته باشیم، نباید اجازه دهیم که سنت کلیسایی مان، ما را از خواهران و برادرانمان که ممکن است پیرو سنت دیگر باشند، جدا سازد. هیچ ممکن نیست که یهود باشد یا یونانی، و نه غلام و نه آزاد، و نه مرد و نه زن، زیرا که همۀ شما در مسیح عیسی یک می‌باشید (غلاطیان ۳: ۲۸).

عیسی مسیح

عیسی مسیح
عیسی مسیح کیست؟
عیسی اسامی و لقب‌های بسیاری دارد. نام «عیسی» یعنی «کسی که نجات می‌دهد». ما معمولا لقب «مسیح» را به نام او اضافه می‌کنیم. واژه «مسیح» از واژۀ عبری «ماشَیخ» گرفته شده شده است «مسیح» یا «ماشیخ» به معنی «مسح شده» یا «کسی که خدا او را برای خدمت مسح کرده» می‌باشد.
زمانی که عیسی چشم به جهان گشود، یهودیان چند صد سال بود که در انتظار آن شخص «مسح شده» بودند. اشعیای نبی در مورد ماشیخ موعود نوشته بود که او کسی است که گناهان و غمهای انسانها را بر خود می‌گیرد (اشعیا ۵۳: ۱-۱۲)؛ او نوشته بود که مسیح حتی خدای قدیر و پدر سرمدی و سرور سلامتی خوانده خواهد شد (اشعیا ۹: ۶). با وجود این، یهودیان در انتظار پادشاهی بودند که ایشان را در راه پیروزی سیاسی بر امپراطوری روم رهبری نماید. آنان اعتقاد نداشتند که ماشیخ موعود، پسر خدا خواهد بود که باید همانند یک انسان بر زمین بیاید و اینکه بر صلیب بمیرد.
اصطلاحات «پسر خدا» و «پسر انسان» اصطلاحات دیگری هستند که در مورد عیسی به کار گرفته شده‌اند (به مرقس ۲: ۱۰، یوحنا ۱: ۱۴، ۱۸، ۳۴ و ۵: ۲۵-۲۷ و تفسیر آنها مراجعه کنید). واژه «پسر خدا» معمولا بر الوهیت عیسی تاکید دارد و واژه «پسر انسان» معمولا بر نقش او به عنوان مسیح. در عهد عتیق، مسیح «پسر انسان» نامیده شده است. (دانیال ۷: ۱۳-۱۴). اگر چه این مسیح یا «پسر انسان» از آسمان نازل می‌شد و پرستشی را که شایسته خدا بود، برای خویشتن می‌پذیرفت، اما عیسی در طول زندگی بشری خود، هر گاه که واژه «پسر انسان» را به کار می‌گیرد، بر انسانیت خود تاکید دارد (متی ۸: ۲۰؛ ۱۱: ۱۹؛ ۱۷: ۲۲-۲۳). این واژه‌ها در متی ۲۶: ۶۳-۶۵، به شکل مترادف و هم معنی به کار رفته‌اند.
ما باید در مورد عیسی مسیح دو موضوع را مدنظر داشته باشیم: نخست آن که وی کاملا انسان؛ دوم آن که او کاملا خدا نیز هست. او هم انسان است و هم خدا (رومیان ۱: ۳-۴).
عیسی خدا است
عیسی از خصوصیاتی الهی برخوردار است. او موجودی ازلی است که همواره خدا بوده است (یوحنا ۱: ۱-۲، ۱۷: ۱-۵). عیسی در آفرینش جهان نقش داشته است (یوحنا ۱: ۳، کولسیان ۱: ۱۶-۱۷، عبرانیان ۱: ۲). خدا در عیسی بوده و عیسی در خدا (یوحنا ۱: ۱۰، ۱۷: ۲۱، ۲۳). عیسی پسر یگانه یا نخست زاده خدا خوانده شده است (یوحنا ۳: ۱۶-۱۸، کولسیان ۱: ۱۵، ۱۸، عبرانیان ۱: ۶).
کتاب مقدس به شکل مشخص خاطر نشان می‌سازد که عیسی پدر را به ما نشان داده است (یوحنا ۱: ۱۸، ۱۴: ۹) و نیز این که او صورت خدای نادیده (کولسیان ۱: ۱۵) و خاتم جوهر خدا است (عبرانیان ۱: ۳). کتاب مقدس همچنین خاطر نشان می‌سازد که عیسی با خدا یکی است (یوحنا ۱۰: ۳۰، ۱۷: ۱۱، ۲۲) و با او برابر است (فیلیپیان ۲: ۶). در واقع، کتاب مقدس صریحا اعلان می‌کند که عیسی خدا است (یوحنا ۱:، رومیان ۹: ۵، عبرانیان ۱: ۸). عیسی فقط از بخشی از الوهیت برخوردار نیست، بلکه پُری الوهیت در او ساکن است (کولسیان ۱: ۱۹، ۲: ۹). او کاملا خدا است.
عیسی انسان است
اما در عین حال، عیسی کاملا انسان است. اگر چه نطفۀ او توسط روح‌القدس بسته شد. اما او مادری داشت که انسان بود و به عنوان یک کودک قدم بدین جهان گذاشت (متی ۱: ۲۰، لوقا ۱: ۳۴-۳۵). اگر چه عیسی خدا بود، اما به شباهت مردمان شد (فیلیپیان ۲: ۷) انسانها می‌توانستند او را ببینند و لمس کنند (اول یوحنا ۱: ۱-۲)؛ او همانند انسانهای دیگر خسته، تشنه، و گرسنه می‌شد و همچون دیگر انسانها می‌گریست. عیسی آزموده شده در هر چیز به مثال ما است (عبرانیان ۴: ۱۵). همانند ما، عیسی نیز در مواردی که خدا آینده را بر او مکشوف نمی‌ساخت، اطلاعی از آینده نداشت (مرقس ۱۳: ۳۲).
اعتقاد به این موضوع که عیسی کاملا انسان شد، اهمیتی حیاتی دارد. یوحنا موضوع را آزمونی می‌داند برای تشخیص کسانی که روح خدا را دارند از آنانی که او را ندارند؛ او می‌گوید که انبیای دروغین و فریبکار، این موضوع را انکار می‌کنند که عیسی در جسم ظاهر شد (اول یوحنا ۴: ۱-۲).
بدعت‌هایی در مورد عیسی
کلیسا از همان ابتدای تاریخ خود، با اشخاصی روبرو شد که آموزه‌های نادرستی را در مورد عیسی تعلیم می‌دادند. حتی امروزه نیز اشخاصی هستند که با پیروی از تعالیم نادرست در مورد عیسی، در طریق گمراهی گام بر می‌دارند. این تعالیم نادرست را می‌توان به سه گروه اصلی تقسیم کرد.
نخستین گروه از تعالیم نادرست، این دیدگاه را مطرح می‌کنند که عیسی صرفا یک انسان بود و به هیچوجه خدا نبود. کسانی که چنین دیدگاهی دارند، معتقدند که عیسی معلم بزرگ اخلاق بود و خدا نیز او را تایید فرمود، اما خدا بودن عیسی را انکار می‌کنند.
دومین گروه از تعالیم نادرست، در نقطه مقابل تعلیم فوق قرار دارد، یعنی این دیدگاه را مطرح می‌سازد که عیسی خدا بود، اما انسان نبود. برخی از پیروان این گروه می‌گویند که عیسی تنها روح بود و بدنی هماند انسانهای دیگر نداشت. برخی دیگر نیز می‌گویند که روح عیسی، روح یک انسان نبود، بلکه او فقط دارای روح خدا بود که در بدن انسانی ساکن شده بود. اما این دیدگاه نیز نادرست است زیرا عیسی انسانی کامل بود که هم دارای بدنی انسانی و هم دارای روح انسانی بود (عبرانیان ۲: ۱۷-۱۸).
سومین گروه از تعالیم نادرست، این است که عیسی از الوهیت برخوردار بود، اما این الوهیت در مرتبه‌ای پایینتر از خدای پدر قرار داشت. کسانی که چنین دیدگاهی دارند، بر این عقید ه‌اند که بدن، ناپاک و گناه آلود است؛ لذا خدای پاک هرگز در بدن انسانی ظاهر نمی‌شود. بنابراین، پیروان این گروه معتقدند که عیسی از نظر الوهیت در مرتبه‌ای پایینتر از خدا قرار داشت، اما خود خدا نبود. این گروه (که نمی‌توان آنها را مسیحیان حقیقی دانست)، به آیاتی اشاره می‌کنند که در آنها عیسی گفته که پدر از وی بزرگتر است (یوحنا ۱۴: ۲۸). درست است که عیسی در این آیات پدر را بزرگتر از خود می‌داند، اما علتش این است که او در دوره زندگی بشری خود، در جسم انسانی بود و برای کاری خاص آمده بود. در آیات دیگر عیسی می‌گوید: «من و پدر یک هستیم» (یوحنا ۱۰: ۳۰)؛ « کسی که مرا دید پدر را دیده است» (یوحنا ۱۴: ۹). یوحنا با صراحت می‌گوید که عیسی در ابتدا نزد خدا بود و او خدا بود (یوحنا ۱: ۱).
بنابراین، همانگونه که در سطور فوق دیدیم، عیسی کاملا خدا و کاملا انسان بود.
عمل عیسی مسیح
عیسی هم آفریننده جهان است و هم نگاهدارنده آن (کولسیان ۱: ۳، ۱۰، کولسیان ۱: ۱۶-۱۷، عبرانیان ۱: ۲-۳ ). عیسی در آسمان نماند بلکه جلالی را که در آنجا داشت ترک کرد (یوحنا ۱۷: ۱-۵) و انسان شد. برای تجسم عیسی به عنوان انسان دو دلیل مهم وجود دارد.
دلیل نخست برای تجسم وی این است که هنگامی که ما به عیسی می‌نگریم، می‌توانیم ببینیم که خدا چگونه است. هیچکس تا کنون خدا را ندیده است (یوحنا ۶: ۴۶)، اما عیسی پدر را به ما نشان داده است (یوحنا ۱۲: ۴۵، ۱۴: ۷-۹). برای مثال ما با نگریستن به عیسی و توجه به آنچه که وی گفت و انجام داد، نه تنها می‌توانیم از این موضوع آگاه شویم که خدای پدر نیکو و پر محبت است و گناهان ما را آمرزیده است، بلکه همچنین در می‌یابیم که او به همه نیازها و مسائل ما توجه دارد.
دومین دلیل برای تجسم عیسی، مرگ و قیام او برای نجات ماست. کتاب مقدس از عیسی به عنوان کسی سخن می‌گوید که به خاطر ما «فدا» شد، یعنی کسی که جان خود را فدا کرد تا ما را از گناه و لعنت آن رهایی بخشد (به مرقس ۱۰: ۴۵ و غلاطیان ۳: ۱۳ و تفسیر آن مراجعه کنید). عیسی بهای آزادی ما را با نقره یا طلا نپرداخت، بلکه با خون گرانقدر خودش (اول پطرس ۱۴: ۱۸-۱۹). کفاره او ما را از قدرت ظلمت رهانیده، به ملکوت پسر محبت خود منتقل ساخت (کولسیان ۱۳: ۱۴).
خدای مقدس باید گناه را رد کرده، آن را مجازات کند. اما عیسی با مرگ خود بر صلیب، گناهان ما و مجازات آن را بر خود گرفت. به همین دلیل است که گفته شده که عیسی کفاره ما است، بدین معنی که او خواسته‌های بر حق خدایی مقدس را بر آورده ساخت (رومیان ۳: ۲۵، اول یوحنا ۲: ۲). کفاره مسیح این امکان را به خدا داد تا گناهکاران را بیامرزد و در عین حال مقدس باقی بماند. زیرا وی به جای نادیده گرفتن گناه، آن را مجازات کرد. ما به خاطر گناهانمان از خدا جدا بودیم، اما خدا ما را بواسطه عیسی مسیح (دوم قرنتیان ۵: ۱۸) و خون او (رومیان ۵: ۱، ۹: ۱۱، کولسیان ۱: ۲۰-۲۲) با خود مصالحه داده است.
با مرگ مسیح بر صلیب و ریخته شدن خون وی، ما آمرزش گناهان را به دست می‌آوریم، نه بدین معنی که خدا گناهان ما را نادیده می‌گیرد، بلکه اینکه گناهان ما را بر می‌دارد (کولسیان ۲: ۱۳-۱۴، عبرانیان ۱۰: ۱۷) و ما را پاک می‌سازد (عبرانیان ۹: ۱۴، ۲۲، اول یوحنا ۱: ۷-۹) و با مرگ عیسی بر صلیب، او ابلیس را شکست داد و کار او را تباه ساخت (یوحنا ۱۲: ۳۱، عبرانیان ۲: ۱۴-۱۵). بسیاری از مسیحیان بر این عقیده‌اند که عیسی مرض‌های ما را نیز بر صلیب بر خود گرفت؛ به این ترتیب، برای بدنهای ما شفا و برای روح‌های ما آزادی از ارواح شریر را به ارمغان آورد؛ (به اشعیا ۵۳: ۴-۵، متی ۸: ۱۶-۱۷، مرقس ۱: ۲۷ و به مقالۀ عمومی: «شفا و رهایی» مراجعه کنید). عیسی با قیام خود امکان قیام بدنی ما را فراهم ساخته و به ما حیات ابدی بخشیده است (یوحنا ۶: ۵۴-۵۸، ۱۱: ۲۵-۲۶، اول قرنتیان ۱۵: ۲۰-۲۲).
تمامی این برکات را عیسی با مرگ خود بر صلیب برای ما فراهم ساخت. اما عیسی کار دیگری نیز دارد که هنوز ادامه دارد. عیسی در روز پنطیکاست، روح‌القدس را فرستاد تا به کلیسا قدرت بخشد (یوحنا ۱۴: ۱۶-۱۷، ۱۵: ۲۶-۲۷، اعمال ۲: ۱-۴)؛ او هنوز هم روح‌القدس خود را می‌فرستد (به مرقس ۱: ۷-۸ و نیز مقاله عمومی: « تعمید روح‌القدس» مراجعه کنید). او وعده داده است که توسط روح‌القدس همواره همراه ما باشد (متی ۱۸: ۲۰، ۲۸: ۲۰، یوحنا ۱۴: ۱۶-۱۸). عیسی در آسمان برای ما شفاعت می‌کند و ما را مدد می‌رساند و برای ما دعا می‌کند (رومیان ۸: ۳۴، اول یوحنا ۲: ۱). عیسی همچنان «سر» کلیسا است (افسسیان ۵: ۲۳، کولسیان ۱: ۱۸) و نیز بر همه چیز حاکم است (متی ۲۸: ۱۸، افسسیان ۱: ۲۰-۲۲، فیلپیان ۲: ۹-۱۱).
بی نظیر بودن مسیح
عیسی مانند رهبران مذهبی دیگر یا بنیان گذران مذاهب دیگر نیست. بسیاری از شخصیت‌های مذهبی یا خدا انگاشته شده‌اند یا انسان، اما نه هر دو. آن شخصیت‌های مذهبی که انسان انگاشته شده اند، مرده‌اند و هیچکس ادعا نکرده که مجددا از مردگان برخاسته‌اند.
عیسی تجسم واقعی خدا است. برخی تصور می‌کنند که عیسی فقط یک تجسم از تجسم‌های متعدد خدا است، اما چنین نیست. خدای زنده حقیقی تنها یک مجسم داشته است که همانا عیسی مسیح بوده است. کسی که ادعا می‌کند تجسم حقیقی خدا است، باید یک زندگی کاملا انسانی داشته باشد، اما در عین حال، با زندگی خود نشان دهد که کاملا خدا است (رومیان ۱: ۳-۴). کسی که ادعا دارد تجسم حقیقی خدا است، باید در زندگی خود عاری از گناه باشد. تنها عیسی زندگی یی کاملا انسانی داشت و در عین حال، این زندگی را بدون گناه سپری کرد (عبرانیان ۴: ۱۵، اول پطرس ۲: ۲۲). افرادی که در طول تاریخ ادعا کرده‌اند که تجسم خدا هستند، از چنین خصائصی برخوردار نبودند.
عیسی واسطه‌ای حقیقی بین خدا و انسان است، زیرا او هم خدا و هم انسان است (عبرانیان ۹: ۱۵). عیسی برای اینکه کفاره انسانها باشد، باید انسان می‌بود (عبرانیان ۹: ۱۵). از سوی دیگر، حقیقتا باید خدا می‌بود (عبرانیان ۹: ۱۴). و عیسی حقیقتا باید انسان می‌بود تا به جای انسان بتواند شیطان را شکست دهد (عبرانیان ۲: ۱۴-۱۷)؛ و برای اینکه به اندازه کافی نیرومند باشد که شیطان و ارواح شریر را شکست دهد، باید خدا می‌بود (کولسیان ۱۵: ۲۶، مکاشفه ۱۹: ۱۱-۲۱).
عیسی فقط نقش یک راهنما را در طریق نجات ایفا نمی‌کند؛ او در واقع خودش این راه است (یوحنا ۱۴: ۶). عیسی نه تنها واعظی است که ما را تشویق می‌کند تا زندگی خدا پسندانه‌ای داشته باشیم، بلکه این قدرت را نیز به ما می‌دهد تا بتوانیم اینچنین زندگی کنیم. وی به ما قدرت می‌دهد تا عادل باشیم. عیسی توسط قدرت روح‌القدس به ما این آزادی را می‌دهد تا از اسارت گناه آزاد باشیم. عیسی نه تنها تعلیم صحیح را به ما می‌دهد، بلکه حیات ابدی نیز به ما می‌بخشد.
عیسی تنها طریق به سوی خدا است. «من راه و راستی و حیات هستم. هیچ کس نزد پدر جز به وسیلۀ من نمی‌اید» (یوحنا ۱۴: ۶). پطرس رسول نیز می‌فرماید: «و در هیچ کس غیر از او نجات نیست زیرا که اسمی دیگر زیر آسمان به مردم عطا نشده که بدان ما باید نجات یابیم» (اعمال ۴: ۱۲).

۱۳۹۵ آبان ۴, سه‌شنبه

آیا هالووین یکی از جشنهای مسیحیان است؟

کلیسای فارسی زبان 222 فنلو
آیا هالووین یکی از جشنهای مسیحیان است؟
انسان ها از دیر باز پای بند سنت ها و آداب و رسومی هستند که پیشینه ای تاریخی را برای هر کشور رقم می زند، آداب و رسومی که ریشه در فرهنگ و اعتقادات دارد. یکی از این آیین ها ، جشن هالووین است.امروز به بهانه جشن هالووین، بر آن شدیم که تاریخچه ی این جشن را هر چند کوتاه با هم مرور کنیم.هالووین یکی از جشن های مذهبی در کشورهای غربی است که مراسم آن در شب ۳۱ اکتبر هر سال برگزار می شود و این روز در کشورهایی نظیر آمریکا، ایرلند، اسکاتلند و کانادا تعطیل رسمی اعلام شده است تا همه ی مردم بتوانند در این جشن شرکت کنند. در این روز مردم لباسهای عجیب و غریب می پوشند و کودکان برای جمع آوری آجیل و شکلات درب خانه ها را می کوبند.
آیا پیشینه جشن ‌هالووین را می‌دانید؟
تاریخچه ی این جشن به ۲۰۰۰ سال قبل باز‌می گردد. شبی که به اعتقاد راهبان شب مقدس نام گرفت و ریشه در آیین و رسوم ساکنان جزایر بریتانیا از جمله ایرلند دارد. این جشن در حقیقت یک جشن مذهبی است و از قرن نهم میلادی رواج پیدا کرده است. فردای شب هالووین را روز تمام مقدسین نام نهاده اند و مسیحیان این روز را جشن می گیرند.
راهبانی که این آیین را بنا نهادند، بر این باور بودند که در این شب دروازه ی بین دو دنیا گشوده می شود و خدای جهان مردگان همراه با ارواح، اجنه و دیوها به روی زمین می آید. برای همین در این شب مردم با پوشیدن لباسهای ترسناک و کوبیدن بر طبل و اشیایی مثل دیگ و بشقاب و ایجاد صدا، سعی می ‌کنند تا دیو و اجنه را فراری دهند.
از دیگر رسوم این شب این است که کدو تنبل تو خالی را برداشته و برای آن دهان و چشم به صورتی ترسناک در می آورند و داخل آن شمعی روشن می کنند که به عنوان فانوس شب هالووین معروف است .
یکی دیگر از اعتقادات این شب این است که اگر کسی عطسه کند حتما باید به او بگویند خداحفظت کند تا مبادا شیطان روح او را تسخیر نماید.
مردم سلت در این شب لباسهایی از پوست حیوانات می‌پوشیدند و سر آنها را هم مانند کلاه خودی بر سر می‌گذاشتند تا از ارواح خبیث پنهان شوند و با کوبیدن بر طبل و اشیایی مانند دیگ و بشقابهای فلزی، صداهایی ایجاد می‌کردند تا اجنه و دیوها را فراری دهند. در این میان راهبان آتشی
می‌افروختند و قربانی می‌کردند تا ارواح را آرام کنند
امروزه رنگهای محبوب ‌هالووین یعنی نارنجی و سیاه، نشانه ای از رنگ آتش راهبان در آسمان تیره شب است. پوشیدن لباس مبدل هم، از پوشیدن پوست حیوانات به لباسهایی مانند جادوگران، هیولاها، شخصیتهای مشهور و هر چه تصور کنید، درآمده است.
با توجه به توضیحات بالا نظر کتابمقدس در مورد هالووین چیست؟
۲۱- ۲۰ :کلام خدا در اول قرنتیان فصل۱۰
بلکه آنچه امّت‌ها قربانی می‌کنند، برای دیوها می‌گذرانند نه برای خدا؛ و نمی‌خواهم شما شریک دیوها باشید.محال است که هم
از پیاله خداوند و هم از پیاله دیوها بنوشید؛ و هم ازسفره خداوند و هم ازسفره دیوها نمی‌توانید قسمت برد.
اول قرنتیان فصل۳۳:۱۵
فریفته مشوید! معاشرات بد، اخلاق حسنه را فاسد می‌سازد
۲- ۱ : مزامیر فصل۱
خوشا بحال کسی که به مشورت شریران نرود و به راه گناهکاران نایستد، و در مجلس استهزا کنندگان ننشیند؛ بلکه رغبت او در شریعت خداوند است و روز و شب در شریعت او تفکر می‌کند.
۱۹:تثنیه فصل۳۰
امروز آسمان و زمین را بر شما شاهد می‌آورم که حیات و موت و برکت و لعنت را پیش روی تو گذاشتم؛ پس حیات را برگزین تا تو با ذریتت زنده بمانی.
شرکت کردن در این نوع جشنها از قبیل هالووین و کارنوالها در‌واقع همسفره شدن با دیو ها است به همین دلیل شیطان امروزه با عوض کردن اسامی از هالووین به جشن هالووین عده بیشتری را اسیر خودش می گرداند با عوض کردن نام جام زهر محتویات داخل آن تبدیل به شربت گوارا نمیشود
شرکت کردن در این نوع نوشیدن جام زهر است
ما مسول انتخاب خودمان هستیم باشد که با حکمت الهی زندگی و برکت و آرامش را انتخاب کنیم

سوال: عهد عتیق در کجا آمدن مسیح را پیش‌بینی کرده است؟



سوال: عهد عتیق در کجا آمدن مسیح را پیش‌بینی کرده است؟
جواب: نبوت های بسیاری در عهد عتیق در مورد عیسی مسیح وجود دارد. برخی از مفسران، شمار نبوت ها ی در مورد مسیح را صدها می دانند. در زیر آنهایی که روشن ترین و مهم‌ترین ها در نظر گرفته شده‌اند ذکر می شوند.
در مورد تولد عیسی مسیح اشعیا ۱۴:۷ : " پس در این صورت خداوند خودش علامتی به شما می دهد و آن اینست که باکره ای حامله شده پسری بدنیا می آورد و او را عِمانوئیل (یعنی خدا با ما است) می نامد." اشعیا ۶:۹ : "زیرا فرزندی برای ما متولد شده و پسری برای ما بخشیده شده است. به او قدرت و اختیار داده شده است. نام او «مشاور عجیب»، «خدای قادر»، «پدر جاودانی» و «سلطان سلامتی» می باشد." میکاه ۲:۵ : " ای بیت لِحِمِ افراته، گرچه تو یکی از کوچکترین شهرهای یهودا هستی، با اینهمه از تو پیشوائی ظهور می کند که از ازل وجود داشته است و بر قوم اسرائیل سلطنت می کند. "
در مورد خدمت و مرگ عیسی زکریا ۹: ۹:" ای دختر صهیون شادمانی کن! ای دختر اورشلیم از خوشی فریاد برآور! اینک پادشاه تو نزد تو می آید. او فروتن و صاحب نجات است و سوار بر کره خری می آید." مزامیر ۱۸:۲۲-۱۶ : "دشمنان مثل سگها دور مرا گرفته و گروه شریر دستها و پاهای مرا سوراخ کرده اند.همۀ استخوانهای خود را می شمارم. دشمنان به من چشم دوخته و می نگرند.رخت مرا بین خود تقسیم می کنند و برای لباس من قرعه می اندازند."
به احتمال زیاد روشن ترین نبوت در مورد عیسی کل فصل ۵۳ اشعیا است. به ویژه اشعیا ۷:۵۳-۳ بی شبهه ترین است: " پیش مردم خوار بود و او را رد کردند، اما او همۀ رنج و درد را متحمل شد. هیچ کسی نمی خواست به روی او نگاه کند. همه او را حقیر می شمردند و ارزشی برایش قایل نبودند.او غمهای ما را به جان خود گرفت و دردهای ما را بر دوش خود حمل کرد. ولی ما فکر می کردیم درد و رنج او جزائی است که از جانب خدا بر او نازل شده است.او در حقیقت بخاطر گناه و خطای ما زده و زخمی شد. او جزا دید تا ما سلامتی داشته باشیم و از زخمهائی او ما شفا یافتیم. ما همه مثل گوسفندانِ سرگردان، گمراه شده و به راه خود روان بودیم، اما خداوند گناه همۀ ما را بگردن او نهاد.بر او ظلم شد، اما با فروتنی تحمل کرد و از زبانش حرف شکایت شنیده نشد. مثل بره ای او را به کشتارگاه بردند. او مانند گوسفندی که پیش پشم چین خاموش می ایستد، دهان خود را باز نکرد."
نبوت "هفتاد هفته" در دانیال فصل ۹ تاریخ دقیقی را که عیسی، مسیح موعود، کشته می شد را پیش‌بینی می کند: اشعیا ۶:۵۰ به دقت ضرب و شتمی که عیسی تحمل کرد را توصیف می کند. زکریا ۱۰:۱۲ "نیزه خوردن" مسیح را، که پس از جان دادن او بر روی صلیب رخ داد را پیش‌بینی می کند. نمونه‌های بسیار بیشتری می تواند ارائه داد، اما این کفایت خواهد کرد. نبوت های عهد عتیق قطعا آمدن عیسی به عنوان مسیح موعود را پیش‌بینی کرده است.

کلیسای تاریخی “زوارتنوتس” یا “فرشته های آسمانی” در ارمنستان

کلیسای تاریخی “زوارتنوتس” یا “فرشته های آسمانی” در ارمنستان

این کلیسا برای ارمنی‌ها بسیار مهم و ارزشمند است و آن‌ها احترام زیادی برای این مکان قائل‌اند.
cafeegardesh_zvartnots_mohabatnews
به گزارش«محبت نیوز»کلیسای “زوارتنوتس” نام یکی از آثار باستانی ارمنستان است که در نیمه سدهٔ ۷ میلادی در نزدیکی شهر واغارشاپات ساخته شده‌است.
کلیسای “زوارتنوتس” که نام آن در زبان ارمنی به معنی نیروهای نگهبان یا فرشته‌های آسمانی است، متأسفانه در قرن دهم ویران شده است، اما هنوز آنقدر قسمت‌های ارزشمندی دارد که یونسکو آن را در فهرست میراث جهانی ثبت کرده‌است.
ستون‌ها و سرستون‌های باقی‌مانده، که انسان را به یاد آثار به جامانده از فرهنگ رومی و یونانی می‌اندازد، استخری که برای غسل‌تعمید از آن استفاده می‌شده و رنگ و نمای معماری ارمنی که کلیت بنا را شکل داده است، همه و همه هر بازدیدکننده‌ای را به سفری در تاریخ می‌برد.
این کلیسا از نظر تاریخی، درست زمانی که امپراتوری روم شرقی در ارمنستان حکم روایی می کرد و در همان روزگاران عرب ها به ارمنستان حمله کردند ساخته شد که احداث آن در حدود ۹ سال به طول انجامید.
کلیسای جامع زوارتنوتس در ابتدای سده ی بیستم بود که از زیر خاک کشف شد و از سال ۱۹۰۱ به مدت ۶ سال تحت نظارت وارداپت خاچیک دادیان، مورد حفاری قرار گرفت.
این کلیسا برای ارمنی‌ها بسیار مهم و ارزشمند است و آن‌ها احترام زیادی برای این مکان قائل‌اند. از روی همین احترام نیز، فرودگاه بین‌المللی ایروان، یک شهر کوچک و چند تیم ورزشی این کشور نام خود را از این کلیسا گرفته‌اند.
cafeegardesh_zvartnots_cathedral__5_
این مطلب را به اشتراک بگذارید:
FacebookBalatarinTelegram

یکی از مهمترین عقاید و سوالی که اول از همه از تمامی مسیحیان و نوکیشان عزیز پرسیده میشود



یکی از مهمترین عقاید و سوالی که اول از همه از تمامی مسیحیان و نوکیشان عزیز پرسیده میشود
1-عیسی را که میدانی ؟
چهره دیدنی خدای نادیده - او صاحب قدرت آسمان و زمین - همه چیز به دست او آفریده شده - قبل از اینکه چیزی و یا کسی آفریده شود او بود - از ازل بوده تا ابد - تمام اولوهیت پدر در اوست
2-عیسی برای چه به این دنیا آمد ؟
آمد تا پدر را جلال دهد
3-کار عیسی چیست ؟
او شهر به شهر و ده به ده میگشت و مردم را به توبه دعوت میکرد و میگفت :
ملکوت و پادشاهی خدا نزدیک است
4-عیسی درباره خودش چه گفت ؟
گفت : من نور جهان هستم و هرکس از من پیروی کند در تاریکی نخواهد ماند زیرا که نور زنده راهش روشن و پیداست
5-حقیقت اول مسیح چیست ؟
مرگ و پس از سه روز زنده شدنش است
6-حقیقت دوم مسیح چیست ؟
ایشان فرمود : تا از بدن من و خون نخورید هیچگاه به من ایمان نمی آورید و زندگی جاوید نمیگیرید
7-عیسی در چه سنی خدمت خود را آغاز کرد ؟
در سن 30 سالگی
8-عیسی بعد از اینکه خدمت خود را آغاز کرد چه کاری انجام داد ؟
او به شهر کفرناحوم نزدیک نفتالین و زبلون رفت زیرا که مردم آنجا در تاریکی بسر میبردند و عیسی به آنها نور عطا کرد و مردم را به توبه و ایمان دعوت کرد و سرتاسر جلیل میگشت و در عبادتگاه تعلیم میداد و مژده انجیل را به همه میداد و معجزه میکرد و شفا میداد
9-چرا عیسی در سن 30 سالگی خدمت خود را آغاز کرد چرا زودتر این کار را نکرد ؟
زیرا که باز کننده راه مسیح زنده بود که همان ( یحیی ) تعمید دهنده و بعد از مرگ او خدمت خود را آغاز کرد ، زیرا که این حکم پدر بود
10- معجزات عیسی چه بود ؟
مرده را زنده میکرد - نابینا را بینا میکرد - روح ناپاک را از جسم بیرون میکرد - افلیج ها را شفا میداد - آب را به شراب تبدیل کرد و ...............
11- اولین معجزه عیسی چه بود و در کجا بود ؟
تبدیل کردن آب به شراب در دهکده ( قانا ) در جلیل که در 6 خمره سنگی به خواهش مادر عیسی.
12- چرا عیسی آب را به شراب تبدیل کرد ؟
برای اینکه شاگردان به او بیشتر ایمان بیاورند
13- بزرگترین معجزه عیسی چه بود و در کجا بود ؟
زنده کردن ایلعازر برادر مریم و مرتا پس از 4 روز بعد از مرگ در بیت عنیا که در غار بزرگی بود که جلوی دهانه غار سنگ بزرگی بود
14- چرا زنده کردن ایلعازر بزرگترین معجزه به حساب آمد ؟
زیرا که باعث بزرگی و جلال پدر بود
15- عیسی چگونه دیوانه ها و یا اشخاص قشی را شفا میداد ؟
ابتدا فقط گناهانشان را میبخشید و بعد آنها را شفا میداد
16- عیسی چگونه روح های ناپاک را از جسم بیرون میکرد و اشخاص را شفا میداد ؟
از طریق روزه و دعا آنها را شفا میداد
17- عیسی چگونه نابینا را بینا میکرد ؟
از طریق آب دهانش بر روی زمین می انداخت و با آن گل درست میکرد و بر روی چشم های آنها میزد و به آنها میگفت بروید به سیل وهاب بروید و بشویید
18- چرا عیسی ناصری را بعد از صعودش به آسمان مسیح نامیدند ؟
زیرا که عیسی دارای 2 طبیعت روحانی و انسانی بود که از نظر مکانیکی با هم بودند اما یکی نشدند چون روح خدا در انسان قرار گرفت ( عیسی ناصری ) و بعد از اینکه عیسی به آسمان صعود کرد طبیعت روحانی و انسانی با هم یکی شدند ( عیسی مسیح )
19- چگونه میتوانیم همانند مسیح باشیم در زندگی شخصی ؟
از خشم و نفرت ورزیدن به دیگران بپرهيزيم - با دیگران و خدایمان رابطه درستی برقرار کنیم - از شهوت بدور باشیم و نیت پاکی داشته باشیم - پای بند تهدات پیمان ازدواجمان باشیم - از دادن قول های بیهوده به خدا و دیگران بپرهيزيم - به دیگران رحمت و محبت بورزیم