شوق تعمید وجودم را فراگرفته...
هر فرد مسيحى مؤ منى در طول زندگى ، از تولّد تا مرگ ، مى بايد هفت شعار يا رسم خاصّ دينى را به جاى آورد، كه آن شعائر مقدّس ، در مورد فرقه پروتستان ها به پنج شعار، تقليل پيدا مى كند. اين آيين هاى هفتگانه و يا فروع دين مسيح ، عبارتند از:
غسل تعميد و نام گذارى تأييد ميثاق توبه و اقرار به گناه ازدواج تدهين (روغن مالى به بيماران ) سازمان روحانى كليسا عشاى ربّانى
تعميد يكي از «هفت آيين»(1) مقدس است كه كليساها و مسيحيان آن را برگزار ميكنند. اين عمل از قواعد مقدس ديني بود كه قبل از عیسی مسيح رواج داشت و توسط او جزء فرايض قرار داده شد. تعميد عبارت است از يك نوع شستوشوي خاص كه بر حسب نوشتهي قاموس كتاب مقدس، از وظايف كليساست كه بايد در مورد پيروان خود انجام دهد ؛ ولي، چگونگي اين عمل از نظر كاتوليكها و پروتستانها متفاوت است. پروتستانها، آن را وسيله توفيق و سبب وقف در راه خدمت به خدا ميدانند، اما كاتوليكها معتقدند كه اين شستوشو، گناه موروثي را ار انسان پاك ميكند و شيطان را از وي دور ميسازد و اگر طفلي بدون تعميد از دنيا برود روح شيطان در وجود او باقي ميماند. تعميد براي اموات نيز مسئلهاي است كه به اعتقاد برخي مسيحيان انجام ميشود و گاهي فردي زنده به جاي مردهاي تعميد داده نشده، تعميد داده ميشود.
تعميد Baptism: در مسيحيت، آيين تولد مجدد و ورود به كليساى مسيحى؛ اين واژه برگرفته از فعل يونانى bpato به معناى «در آب فرو مى روم» است. بر اساس يكى از مفاهيم برگرفته از پولس حوارى، كه شايد تحت تاثير عمل ختنه نوكيشان بالغ در باور يهوديت است، عمل تعميد به معناى مرگ زندگى قبلى و ظهور فرد جديدى است كه با پذيرفتن نام جديدى، بر آن مهر تاييد زده مى شود. تعميد بى اثرشدن كامل گناهان فرد در گذشته است به گونه اى كه فرد از آن به سان فردى كاملا بى گناه سر بر مى آورد. در تعميد، فرد يكى از اعضاى كليساى مسيح مى شود و در جسم عيسى مسيح شريك مى شود. شكل ها و آداب تعميد در كليساهاى مختلف متفاوت است اما تقريباً در همه به شكل يكسانى آب و تثليت حضور دارد: «من تو را تعميد مى دهم به نام پدر، به نام پسر و به نام روح القدس.» فرد داوطلب ممكن است كه به طور كامل ياناقص در آب فرو رود؛ آب ممكن است كه بر سر فرد تعميديافته ريخته شود يا تنها قطراتى از آب به او پاشيده شود يا بر سر وى ريخته شود.
فرو رفتن در آب به عنوان يك آيين از دير زمان نقش مهمى در آيين يهوديت داشته و نمادى از تطهير شناخته مى شده است (در ميقوه، Mikva، به مثابه آيين غسل) يا به عنوان نماد تقديس (در آيين هاى تغيير آيين كه با دعاهاى خاصى توام بوده است). اين مسئله اهميت بسيارى در آيين هاى اسنيان داشت. بر پايه انجيل، يحياى معمدان عيسى مسيح را تعميد داد. انجيل متى مسيحِ برخاسته را به اين شكل تصوير كرده است كه به پيروان خود اين مأموريت عظيم را داد كه «به ميان امت ها برويد و...»
ایران رتبه پنجم درلیست سالانه كشورهای جفاكننده به مسیحیان
امام جمعه قم از گسترش کلیساهای خانگی هشدار داد. به گزارش خبرگزاری فارس، محمد سعیدی در دیدار با رئیس و مسئولان اداره تبلیغات اسلامی قم، از آنان خواست که «در زمینه ترویج آموزه های دینی و اعتقادی پیشرو باشند» زیرا به گفته او «دشمنان برای ایجاد کلیساهای خانگی تلاش می کنند». کلیسای خانگی در واقع همان خانه های پیروان مسیحیت است که به سبب ناامنی هایی که برای نوکیشان مسیحی در کلیساها پدید آمد، این افراد مراسم نیایش و عبادت خود را به خانه ها انتقال دادند. در واقع نوعی کلیسای زیرزمینی برای گردآمدن مسیحیان ایران برای عبادت و خواندن و آموزش انجیل است.
محمد سعیدی، امام جمعه قم
سخن امام جمعه قم حرف تازه ای نیست. از آغاز انقلاب ۱۳۵۷ تاکنون دگراندیشان دینی با فشار و تعرض و آزار حکومت اسلامی روبرو بوده اند. نه تنها ایرانیان بهایی و یهودی و مسیحی و زرتشتی که حتی اهل تسنن و دیگر فرقه های اسلامی چون اهل حق و درویشان گنابادی و حتی شیعیانی که به نام های ملی ـ مذهبی یا روشنفکر دینی شناخته می شوند، از آزارها و سرکوب ها درامان نبوده اند. تا آنجا که عده زیادی از آنان، به ویژه یهودیان و مسیحیان و بهاییان، چاره را در جلای وطن یافته، راه مهاجرت درپیش گرفته اند. سازمان درهای باز (Open Doors) هر سال فهرستی با نام «فهرست دیدبان جهانی» از پنجاه کشور جفا کننده به مسیحیان را منتشر می کند. در فهرست ژانویه سال ۲۰۱۲، وضعیت ایران از جهت جفا بر مسیحیان درسال ۲۰۱۱ در رده پنجم و پس از، به ترتیب، کره شمالی، افغانستان، عربستان سعودی، سومالی قرار گرفته است. فهرست سال ۲۰۱۱ ایران را در مقام دوم این فهرست قرار داده بود. دلیل ارتقای وضعیت ایران در این فهرست اجرا نشدن مجازات اعدام برای نوکیشان در سال ۲۰۱۱ است. معیار رتبه بندی کشورها در این فهرست بر اساس سرکوب مسیحیان به خاطر ایمان مذهبی آن ها است و ملاک های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، قومی و غیره را دربرنمی گیرد. به نوشته سایت محبت نیوز که خبرگزاری مسیحیان ایران است، این سازمان درفهرست امسال خود درباره ایران نوشته است:«جفای مذهبی بر برخی از اقلیت ها مانند مسیحیان و بهائیان از سال ۲۰۰۵ افزایش یافته است. جمهوری اسلامی می گوید که تنها اقوام ارمنی و آشوری ایران می توانند «مسیحی» باشند و فارس ها به صورت فطری مسلمان به حساب می آیند. از این رو نوکیشان یا ایرانیان مسیحی که از لحاظ قومی فارس محسوب می شوند، مرتد فطری هستند. همین امر سبب شده که تقریباً همه فعالیت های مسیحیان، از بشارت تا تعلیم کتاب مقدس و انتشار آن و کتاب های مسیحی به فارسی زبان غیرقانونی اعلام شوند». این سازمان می نویسد: «بدرفتاری های حكومت مذهبی جمهوری اسلامی با مسیحیان نتیجه معكوس داشته و سبب گسترش بیش از پیش کلیسا در این کشور شده است». ماده ۲۲۵ قانون جدید مجازات عمومی، مصوب سال ۱۳۹۰ مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان، که به گفته مقامات قضايی ايران بر اساس حدود ۶ آيه صريح قرآن در ۶ سوره مختلف، روايات، احاديث و کردار پيامبر اسلام و امامان شيعه و فتوای اکثر قريب به اتفاق مجتهدان شيعه، تدوين شده است، ارتداد یا تغییر دین برای مسلمانان را به دو مقوله "ارتداد فطری و ملی" تقسيم کرده و برای مردان مرتد مجازات مرگ و برای زنان مرتد مجازات حبس دايم تعيين کرده است. پس از انتشار این قانون، رئيس دوره ای اتحاديه اروپا در بيانيه ای اعلام کرد:« ماده ۲۲۵ این لایحه نقض آشکار تعهدات جمهوری اسلامی به کنوانسیون های بین المللی حقوق بشر است» و از مقام های ايران در دولت و مجلس خواست برای احترام به تعهدات خود آن را تعدیل کنند. نوکیشان
به رغم تلاش های جمهوری اسلامی برای تبلیغ و تحمیل دین اسلام شیعه به عنوان دین رسمی و قانونی کشور، با وجود سخت گیری ها و فشارهایی که براقلیت های مذهبی اعمال می شود، و با آن که در حکومت جمهوری اسلامی مجازات تغییر دین برای مسلمانان در حکم ارتداد است و مجازات اعدام را درپی دارد، اما پدیده تغییر دین ایرانیان شیعه مذهب، بویژه به مسیحیت، مدام گسترش یافته است. عده زیادی نیز به دین زرتشتی یا بهاییت تغییر دین داده اند تا جایی که لفظ «نوکیشان» برای مشخص کردن این تغییر دین دادگان در دوران حکومت اسلامی در ایران به کار می رود. + نوشته شده در سه شنبه پانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۴ساعت 23:13 توسط Banafsheh M Namazi | نظر بدهید نظر بدهید چگونه مسیحی شوم؟
اولین قدم برای مسیحی شدن این است که بفهمیم معنی لغت «مسیحی» چیست. ریشة کلمة «مسیحی» از شهر انطاکیه در قرن اول میلادیست (اعمال رسولان 11: 26). امکان دارد که در ابتدا کلمة «مسیحی» لغتی برای تحقیر کردن بوده است. این لغت اساسا یعنی «مسیح کوچک». بهر حال در طی قرنها، ایمانداران در مسیح این لغت را بر خود گرفته اند و از آن بعنوان شناسایی شان بعنوان پیروان مسیح بکار می برند. معنی سادة مسیحی یعنی کسی که مسیح را پیروی می کند.
عیسی مسیح گفت که «نیامده ام تا کسی به من خدمت کند، بلکه آمده ام تا به دیگران خدمت کنم و جانم را در راه آزادی دیگران فدا سازم» (مرقس 10: 45). سوالی که مطرح می شود این است که چرا ما نیاز به فدیه و خونبها داریم؟ فدیه یا خونبها بهایی است که برای آزادی یک شخص داده می شود. این لغت بیشتر در رابطه با آدم دزدی بکار می رود، یعنی وقتی کسی دزدیده و اسیر می شود، تنها در صورت پرداخت خونبهاست که آزاد می گردد.
عیسی مسیح خونبهای ما را پرداخت تا ما را از اسارت و نتایج آن آزاد سازد. اسارت از چه؟ اسارت از گناه و نتایج آن، مرگ جسمانی که ادامة آن دوری ابدی از خداست. چرا لازم بود عیسی این بها را بپردازد؟ چون همة ما با گناه آلوده شده ایم (رومیان 3: 23)، و بنابراین سزاوار تنبیه الهی هستیم (رومیان 6: 23). عیسی چطور خونبهای ما را پرداخت؟ بوسیلة مردن بر صلیب و پرداخت جریمة گناهان ما (1 قرنتیان 15: 3، 2 قرنتیان 5: 21). چطور مرگ عیسی می توانست بهای گناهان همة ما را بدهد؟ عیسی خدا و در شکل انسان بود، خدا به زمین آمد تا یکی از ما شود تا ما بتوانیم او را درک کرده بشناسیم و او آمد تا برای گناهان ما بمیرد (یوحنا 1: 1 و 14). بعنوان خدا، مرگ عیسی ارزش بی پایانی داشت، ارزشی که برای پرداخت جریمة گناهان همة دنیا کافی بود (1 یوحنا 2: 2). قیام عیسی بعد از مرگش نشان داد که مرگ او قربانی کافی بود و نشان داد که او بر گناه و مرگ پیروز شد.
بخاطر فیض و محبت خدا به ما در عیسی مسیح و فدیه شدن او به جای انسانها بر روی صلیب جلجتا و پرداختن جریمه گناهان کار بسیار ساده شده است . فقط باید عیسی مسیح را بعنوان نجات دهندة خود بپذیریم و مرگ او را بعنوان قربانی کافی برای گناهانمان قبول کنیم (یوحنا 3: 16)، و اینکه کاملا و فقط به او بعنوان نجات دهنده اعتماد کنیم (یوحنا 14: 6، اعمال رسولان 4: 12). مسیحی شدن یک تشریفات مذهبی، رفتن به کلیسا، و یا انجام و عدم انجام اعمال خاصی نیست. مسیحی شدن رابطة شخصی داشتن با عیسی مسیح است. رابطة شخصی با عیسی مسیح از طریق ایمان است که شخص را مسیحی می کند.
آیا حاضرید مسیحی شوید؟
اگر حاضرید با دریافت عیسی مسیح بعنوان نجات دهندة خود مسیحی شوید، تنها کاری که باید بکنید این است که ایمان بیاورید. آیا باور و قبول دارید که گناه کرده اید و سزاوار داوری خدا هستید؟ آیا باور و قبول دارید که عیسی مسیح تنبیه شما را به گردن گرفت و بجای شما مرد. آیا باور و قبول دارید که مرگ او برای پرداخت بهای گناهان شما کافیست؟ اگر جواب به هر سه سوال بله است، فقط اعتمادتان را بر روی مسیح بعنوان نجات دهنده بگذارید. او را دریافت کنید، و فقط و کاملا به او اعتماد کنید. این تنها چیزیست که باید انجام دهید تا مسیحی شوید. ایمان دارم حق و حقیقت قلب شما را سیراب خواهد ساخت .
در فیض و برکات بی پایان خدای محبت باشید . آمین
+ نوشته شده در دوشنبه چهاردهم اردیبهشت ۱۳۹۴ساعت 5:52 توسط Banafsheh M Namazi | نظر بدهید نظر بدهید افزایش گرایش به مسیحیت بین مسلمانزادگان ایران ادامه مطلب + نوشته شده در دوشنبه چهاردهم اردیبهشت ۱۳۹۴ساعت 5:44 توسط Banafsheh M Namazi | نظر بدهید نظر بدهید
و من ایمان دارم که با عشق عیسی زندگی ما سراسر معجزه می شود! سالگرد مولانا گرامى از کفر من تا دین تو ، راهی به جز تردید نیست ! دلخوش به فانوسم مکن ، اینجا مگر خورشید نیست ؟... با حس ویرانی بیا ... تا بشکند دیوار من چیزی نگفتن بهتر است ، تکرار طوطی وار من بی جستجو ایمان ما از جنس عادت می شود حتی عبادت بی عمل وهم سعادت می شود با عشق آنسوی خطر ، جایی برای ترس نیست در انتهای موعظه ... دیگر مجال درس نیست کافر اگر عاشق شود بی پرده مومن می شود چیزی شبیه معجزه ... با عشق ممکن می شود + نوشته شده در دوشنبه چهاردهم اردیبهشت ۱۳۹۴ساعت 5:30 توسط Banafsheh M Namazi | نظر بدهید نظر بدهید قدرت هرچیز را دارم در او (عیسی مسیح) که مرا نیرو میبخشد. مسیح ما را آزاد کرد تا آزاد باشیم. پس استوار بایستید و خود را بار دیگر گرفتار یوغ بندگی مسازید. زیرا هرکه از خدا زاده شده است، بر دنیا غلبه مییابد و این است غلبهای که دنیا را مغلوب کرده است، یعنی ایمان ما. کیست آن که بر دنیا غلبه مییابد جز آن که ایمان دارد عیسی پسر خداست؟ + نوشته شده در شنبه دوازدهم اردیبهشت ۱۳۹۴ساعت 2:26 توسط Banafsheh M Namazi | نظر بدهید نظر بدهید
دعای ربانی
تقریباً معروفترین دعا در مسیحیت است. در یکشنبه عید پاک برآورد میشود بیش از دو میلیارد مسیحی کاتولیک، پروتستان و ارتودوکس این دعا را به صدها زبان نیایش کرده باشند. این دعا قسمتی از موعظه بالای کوه عیسی مسیح است. در عهد جدید دو ویرایش از این دعا ذکر گردیده است. یکی در متی ۶:۹ تا ۶:۱۳ و دیگری در لوقا ۱۱:۲ تا ۱۱:۴. متن دعا در ترجمه فارسی قدیم بر اساس انجیل متی چنین است: ای پدر ما که در آسمانی، نام تو مقدس باد. ملکوت تو بیاید. اراده تو چنانکه در آسمان است، بر زمین نیز کرده شود. نان کفاف ما را امروز به ما بده. و گناهان ما را ببخش چنانکه ما نیز، آنانکه بر ما گناه کردند را میبخشیم. و ما را در آزمایش میاور، بلکه از شریر رهایی ده. زیرا ملکوت، قدرت و جلال از آن توست تا ابدالاباد، آمین. نوشته شده در جمعه یازدهم اردیبهشت ۱۳۹۴ساعت 16:24 توسط Banafsheh M Namazi | نظر بدهید نظر بدهید ابدیت
عیسی گفت: «هرکه از این آب مینوشد، باز تشنه میشود. امّا هرکه از آن آب که من به او دهم بنوشد، هرگز تشنه نخواهد شد، زیرا آبی که من میدهم در او چشمهای میشود که تا به حیات جاویدان جوشان است.»
عیسی گفت: «قیامت و حیات مَنَم. آن که به من ایمان آوَرَد، حتی اگر بمیرد، باز زنده خواهد شد.
آن شهادت این است که خدا به ما حیات جاویدان بخشیده، و این حیات در پسر اوست.آمین، آمین، به شما میگویم، هرکه کلام مرا به گوش گیرد و به فرستندۀ من ایمان آورد، حیات جاویدان دارد و به داوری نمیآید، بلکه از مرگ به حیات منتقل شده است.
+ نوشته شده در جمعه یازدهم اردیبهشت ۱۳۹۴ساعت 16:13 توسط Banafsheh M Namazi | نظر بدهید نظر بدهید
کلام مسیح آرامش
همیشه در خداوند شاد باشید؛ باز هم میگویم: شاد باشید. بگذارید حلم شما بر همگان آشکار باشد. خداوند نزدیک است. برای هیچچیز نگران نباشید، بلکه در هرچیز با دعا و استغاثه، همراه با شکرگزاری، درخواستهای خود را به خدا ابراز کنید. بدینگونه، آرامش خدا که فراتر از تمامی عقل است، دلها و ذهنهایتان را در مسیحْ عیسی محفوظ نگاه خواهد داشت.
پس چون از راه ایمانْ پارسا شمرده شدهایم، میان ما و خدا بهواسطۀ خداوندمان عیسی مسیح صلح برقرار شده است. ما توسط او، و از راه ایمان، به فیضی دسترسی یافتهایم که اکنون در آن استواریم، و به امید سهیم شدن در جلال خدا فخر میکنیم.
برای شما آرامش بهجا میگذارم؛ آرامش خود (عیسی مسیح) را به شما میدهم. آنچه من به شما میدهم، نهچنان است که جهان به شما میدهد. دل شما مضطرب و هراسان نباشد.
آرامش خدا که فراتر از تمامی عقل است، دلها و ذهنهایتان را در مسیحْ عیسی محفوظ نگاه خواهد داشت.
+ نوشته شده در پنجشنبه دهم اردیبهشت ۱۳۹۴ساعت 14:49 توسط Banafsheh M Namazi | نظر بدهید
نظر بدهید بهترین راه برای بشارت دادن به کسی که در یک مذهب دروغین است چیست؟
مهمترین چیزی که ما می توانیم برای کسانی انجام دهیم که درگیر یک مذهب دروغین هستند این است که برایشان دعا کنیم. ما باید دعا کنیم که خدا قلب آنها را عوض کرده چشمانشان را به حقیقت باز نماید (2 قرنتیان 4: 4). ما باید دعا کنیم که خدا به آنها نشان بدهد که به نجات بوسیلة عیسی مسیح نیاز دارند (یوحنا 3: 16). بدون قدرت خدا و ملزم شدن بوسیلة روح القدس، ما هیچوقت نمی توانیم کسی را نسبت به حقیقت متقاعد کنیم (یوحنا 16: 7-11).
ما در عین حال باید زندگی مسیحی خداپسندانه ای داشته باشیم، تا آنهایی که در مذاهب دروغین گرفتار شده اند بتوانند ببینند که خدا در زندگی خود ما چه تغییراتی ایجاد کرده است (1 پطرس 3: 1-2). ما باید برای داشتن حکمتی دعا کنیم که دیگران را با قدرت خدمت می کند (یعقوب 1: 5). علاوه بر همة اینها، ما باید در بیان انجیل شهامت داشته باشیم. ما باید خبر نجات از طریق عیسی مسیح را بیان کنیم (رومیان 10: 9-10). ما همیشه باید آماده باشیم تا از ایمانمان دفاع کنیم (1 پطرس 3: 15)، اما باید اینکار را با آرامی و احترام انجام دهیم. ما می توانیم خبر نجات را بطور صحیح اعلام کنیم، می توانیم بحث را برنده شویم، ولی بعلت عصبانیت و یا خود بهتر بینی نتیجة اصلی را نگیریم.
در نهایت، ما باید نجات کسانی را که به آنها بشارت می دهیم به خدا واگذاریم. این قدرت خدا و فیض اوست که مردم را نجات می دهد، نه سعی ما. در حالیکه خوب و حکیمانه است که برای دفاع از ایمانمان آماده باشیم و از مذاهب دروغین مطلع باشیم، اما هیچکدام از اینها باعث نجات کسانی که در تلة دروغهای مذاهب دروغین افتاده اند نمی شود. بهترین کاری که ما می توانیم انجام دهیم این است که برای آنها دعا کنیم، به آنها بشارت دهیم، و زندگی مسیحی داشته باشیم و اعتماد کنیم که روح القدس کار جذب کردن، متقاعد کردن، و تبدیل کردن آنها را انجام می دهد.
عید قیام مسیح
قیام، عیدی مسیحی است که در آن روز ما رستاخیز (قیام) عیسی مسیح را به یاد میآوریم. در حدود ۷۰۰ سال قبل از میلاد، اشعیای نبی نبوت کرد که بنده عادل خدا (عیسی) قیام کرده، تا ابد زیست خواهد کرد. اشعیا همچنین در رابطه با قیام جسمانی انسانها نبوت کرد. او در حالیکه نظر به بازگشت عیسی مسیح داشت، نبوت کرده، گفت: "و موت را تا ابدالاباد نابود خواهد ساخت و خداوند یهوه اشکها را از هر چهره پاک خواهد نمود...".
وقایع مربوط به قیام عیسی مسیح
۱- زمان قیام عیسی مسیح
مرقس ۱۶: ۱-۶/
عیسی سه روز پس از مصلوب شدنش قیام کرد. او روز یکشنبه، صبح بسیار زود، که در کتاب مقدس "روز اول هفته" نامیده میشود، قیام کرد. به خاطر واقعه قیام عیسی در روز یکشنبه، مسیحیان در تمام جهان، عید قیام را در روز یکشنبه جشن میگیرند و هر یکشنبه جهت پرستش خدا با هم جمع میشوند.
۲- زنانی که بر سر قبر آمدند.
متی ۲۸: ۱؛ مرقس ۱۶: ۱؛ لوقا ۲۴: ۹-۱۰؛ یوحنا ۲۰: ۱-۲/
در میان نوشتههای چهار انجیل، هیچ تناقضی در مورد واقعه رفتن زنان بر سر قبر وجود ندارد. لوقا اشاره میکند به اینکه بیش از سه زن در آنجا حضور داشتند، در حالیکه متی تنها به دو مریم اشاره میکند. مرقس در گزارش خود به سالومه، و لوقا به یونا اشاره میکند. یوحنا نیز فرض را بر این میگیرد که خوانندگانش از گزارشهای سه انجیل دیگر مطلع هستند. اگر چه یوحنا ۲۰: ۲ به بیش از یک زن اشاره میکند، یوحنا داستان خود را محدود به مریم مجدلیه میکند. همچنین هیچ تناقضی بین نوشتههای چهار انجیل در رابطه با زمانی که زنان بر سر قبر رفتند وجود ندارد. زمانیکه زنان شروع به رفتن کردند هنوز هوا تاریک بود (یوحنا)، و زمانیکه بر سر قبر رسیدند آفتاب تازه طلوع کرده بود (مرقس).
۳- نگهبانانی که سر قبر بودند.
متی ۲۷: ۶۲- ۲۸: ۱۵/
به منظور اینکه بدن عیسی دزدیده نشود، فرماندار، از رؤسای کهنه و فریسیان خواست که سنگ را مختوم کرده، نگهبانانی جهت محافظت آن مقرر کنند. قبر با مهر امپراطوری روم و نقش و نشان پیلاطس مختوم شد. نگهبانانی متشکل از ده الی سی سرباز رومی در قسمت بیرونی قبر قرار گرفته بودند تا هیچ کس نتواند به آن نزدیک شود. البته در زمان وقوع زلزله، که همزمان با قیام مسیح واقع شد، این سربازان وحشت زده شده، فرار کردند. سپس رهبران مذهبی بهود به این سربازان مقدار زیادی رشوه دادند تا این شایعه را پخش کنند که زمانیکه شب هنگام آنها خواب بودند، شاگردان، بدن عیسی را دزدیدند. البته سربازان رومی جرأت نمیکردند از وظیفه خود تخطی کرده، به خواب بروند. در هر صورت امروزه این شایعه که بدن عیسی قیام نکرده بلکه دزدیده شده است، کماکان توسط برخی از مردم پخش میشود.
۴- سنگی که قسمت ورودی قبر را بسته بود.
مرقس ۱۵: ۴۶- ۱۶: ۴؛ متی ۲۸: ۲
یک سنگ گرد و مسطح، قسمت ورودی قبر را بسته بود. این سنگ به حدی سنگین بود که جهت غلطاندن آن، نیاز به چهار مرد نیرومند بود.
در متی میخوانیم که در ابتدا زلزلهای واقع شد و بعد فرشته خداوند از آسمان نازل شد. این فرشته سنگ را از شیاری که در آن قرار گرفته بود غلطاند به صورتی که این سنگ به پهلو بر زمین قرار گرفت. سپس فرشته روی آن سنگ نشست. غلطانده شدن سنگ از قسمت ورودی قبر به سمتی دیگر بدون کمک هیچ انسانی، نشانهای از غلبه خدا بر مرگ بود. زنان شاهد این ماجرا نبودند بلکه تنها نتیجه آن را دیدند. فرشته سنگ را غلطانده بود نه به خاطر این که عیسی از قبر بیرون بیاید بلکه به این دلیل که زنان و دیگران بتوانند وارد قبر شوند.
۵- فرشتگانی که سر قبر بودند.
متی ۲۸: ۲-۳؛ مرقس ۱۶: ۵؛ لوقا ۲۴: ۴؛ یوحنا ۲۰: ۱۱-۱۲/
متی به یک فرشته که روی سنگ قبر نشسته بود، مرقس به یک فرشته که در طرف راست قبر نشسته بود، و لوقا به دو فرشته که به طور ناگهانی در مقابل زنان در داخل قبر ایستادند، اشاره میکنند. یوحنا این موضوع را عنوان میکند که مریم مجدلیه کمی پس از آن، دو فرشته را در داخل قبر مشاهده کرد. در بین چهار انجیل هیچ تناقضی در رابطه با تعداد فرشتگان وجود ندارد، زیرا متی و مرقس بیان نمیکنند که تنها یک فرشته وجود داشت. حداقل دو فرشته در این واقعه وجود داشت که با زنان نیز سخن گفتند.
۶- پارچه کتانی که در قبر وجود داشت.
یوحنا ۱۹: ۳۸- ۲۰: ۹؛ مرقس ۱۶: ۱-۸؛ لوقا ۲۴: ۱-۱۲/
بر طبق رسم آن زمان، یوسف رامهای و نیقودیموس بدن عیسی را در پارچهای کتانی که با مواد خوشبو معطر شده بود، پیچیدند. پس از آن او را در قبری تازه که متعلق به یوسف بود قرار دادند. زمانیکه زنان به سر قبر رسیدند، متوجه شدند که سنگ جلوِ قبر، به سمتی دیگر غلطانده شده است. فرشتگان آنها را به سمت داخل قبر هدایت کردند تا مکانی را که عیسی بر آن قرار گرفته بود مشاهده کنند. و وقتیکه ایشان داخل شدند و بدن عیسی را نیافتند، ترسان و لرزان از قبر خارج شده و از آن مکان دور شدند. در ابتدا به هیچ کس چیزی در این مورد نگفتند (مرقس)، ولی پس از آن، شاگردان عیسی را از این امر مطلع ساختند. مریم مجدلیه فکر میکرد که بدن عیسی به جای دیگری منتقل شده است. او با سرعت به نزد پطرس و یوحنا رفته، موضوع را به آنان گفت (یوحنا). زنان دیگر نیز این موضوع را به شاگردان دیگر عیسی اطلاع دادند، ولی ایشان سخنان زنان را افسانه پنداشته، باور نکردند (مرقس و لوقا).
در همان حین، پطرس و یوحنا به سمت قبر دویدند . وقتیکه داخل قبر شدند، پارچه کتانی را که دور عیسی پیچیده شده بود، دیدند بدون اینکه بدن عیسی در آن باشد. آنها همچنین پارچهای را که دور سر عیسی پیچیده شده بود، و جدا از پارچه دیگر بود، دیدند (یوحنا).
پارچههای کتان که کماکان به شکل پیله ابریشم خالی مانده بود، نشاندهنده این است که بههنگام قیام مسیح، این پارچهها نمیتوانستد بدن عیسی را نگاه دارند. این موضوع که پارچههای کتان حتی پس از قیام مسیح دستنخورده در داخل قبر بود (اما به شکل پیلهای خالی)، به طور قوی این حقیقت را ثابت میکند که هیچ کدام از شاگردان یا دشمنان عیسی، بدن او را از آنجا برنداشته بود. این شواهد برای پطرس و یوحنا جهت ایمان آوردن به این واقعه کافی بود. آنها شاهد اموری بودند که خدا اجازه داده بود اتفاق بیفتد تا بدین وسیله ایمان آنها تقویت شود. از آن زمان به بعد کلام خدا نیز دارای مفهوم دیگری برای آنها شد. قبلأ آنها قسمتهایی از کلام را مانند مزمور ۱۶: ۱۰-۱۱، مزمور ۱۱۸: ۲۲-۲۴ و اشعیا ۵۳: ۱۱-۱۲ درک نکرده بودند. ولی پس از این واقعه، مفهوم این قسمتها برای آنها آشکار شد. آنها فهمیدند که قیام عیسی مسیح یکی از الزامات الهی بود (لوقا ۹: ۲۲، ۴۴-۴۵؛ ۱۸: ۳۱-۳۴؛ ۲۲: ۳۷؛ ۲۴: ۴۴). پس از پنطیکاست، این حقیقت حتی بیشتر از قبل برای آنها آشکار شد.
وقایع مربوط به قیام عیسی مسیح
۱- زمان قیام عیسی مسیح
مرقس ۱۶: ۱-۶/
عیسی سه روز پس از مصلوب شدنش قیام کرد. او روز یکشنبه، صبح بسیار زود، که در کتاب مقدس "روز اول هفته" نامیده میشود، قیام کرد. به خاطر واقعه قیام عیسی در روز یکشنبه، مسیحیان در تمام جهان، عید قیام را در روز یکشنبه جشن میگیرند و هر یکشنبه جهت پرستش خدا با هم جمع میشوند.
۲- زنانی که بر سر قبر آمدند.
متی ۲۸: ۱؛ مرقس ۱۶: ۱؛ لوقا ۲۴: ۹-۱۰؛ یوحنا ۲۰: ۱-۲/
در میان نوشتههای چهار انجیل، هیچ تناقضی در مورد واقعه رفتن زنان بر سر قبر وجود ندارد. لوقا اشاره میکند به اینکه بیش از سه زن در آنجا حضور داشتند، در حالیکه متی تنها به دو مریم اشاره میکند. مرقس در گزارش خود به سالومه، و لوقا به یونا اشاره میکند. یوحنا نیز فرض را بر این میگیرد که خوانندگانش از گزارشهای سه انجیل دیگر مطلع هستند. اگر چه یوحنا ۲۰: ۲ به بیش از یک زن اشاره میکند، یوحنا داستان خود را محدود به مریم مجدلیه میکند. همچنین هیچ تناقضی بین نوشتههای چهار انجیل در رابطه با زمانی که زنان بر سر قبر رفتند وجود ندارد. زمانیکه زنان شروع به رفتن کردند هنوز هوا تاریک بود (یوحنا)، و زمانیکه بر سر قبر رسیدند آفتاب تازه طلوع کرده بود (مرقس).
۳- نگهبانانی که سر قبر بودند.
متی ۲۷: ۶۲- ۲۸: ۱۵/
به منظور اینکه بدن عیسی دزدیده نشود، فرماندار، از رؤسای کهنه و فریسیان خواست که سنگ را مختوم کرده، نگهبانانی جهت محافظت آن مقرر کنند. قبر با مهر امپراطوری روم و نقش و نشان پیلاطس مختوم شد. نگهبانانی متشکل از ده الی سی سرباز رومی در قسمت بیرونی قبر قرار گرفته بودند تا هیچ کس نتواند به آن نزدیک شود. البته در زمان وقوع زلزله، که همزمان با قیام مسیح واقع شد، این سربازان وحشت زده شده، فرار کردند. سپس رهبران مذهبی بهود به این سربازان مقدار زیادی رشوه دادند تا این شایعه را پخش کنند که زمانیکه شب هنگام آنها خواب بودند، شاگردان، بدن عیسی را دزدیدند. البته سربازان رومی جرأت نمیکردند از وظیفه خود تخطی کرده، به خواب بروند. در هر صورت امروزه این شایعه که بدن عیسی قیام نکرده بلکه دزدیده شده است، کماکان توسط برخی از مردم پخش میشود.
۴- سنگی که قسمت ورودی قبر را بسته بود.
مرقس ۱۵: ۴۶- ۱۶: ۴؛ متی ۲۸: ۲
یک سنگ گرد و مسطح، قسمت ورودی قبر را بسته بود. این سنگ به حدی سنگین بود که جهت غلطاندن آن، نیاز به چهار مرد نیرومند بود.
در متی میخوانیم که در ابتدا زلزلهای واقع شد و بعد فرشته خداوند از آسمان نازل شد. این فرشته سنگ را از شیاری که در آن قرار گرفته بود غلطاند به صورتی که این سنگ به پهلو بر زمین قرار گرفت. سپس فرشته روی آن سنگ نشست. غلطانده شدن سنگ از قسمت ورودی قبر به سمتی دیگر بدون کمک هیچ انسانی، نشانهای از غلبه خدا بر مرگ بود. زنان شاهد این ماجرا نبودند بلکه تنها نتیجه آن را دیدند. فرشته سنگ را غلطانده بود نه به خاطر این که عیسی از قبر بیرون بیاید بلکه به این دلیل که زنان و دیگران بتوانند وارد قبر شوند.
۵- فرشتگانی که سر قبر بودند.
متی ۲۸: ۲-۳؛ مرقس ۱۶: ۵؛ لوقا ۲۴: ۴؛ یوحنا ۲۰: ۱۱-۱۲/
متی به یک فرشته که روی سنگ قبر نشسته بود، مرقس به یک فرشته که در طرف راست قبر نشسته بود، و لوقا به دو فرشته که به طور ناگهانی در مقابل زنان در داخل قبر ایستادند، اشاره میکنند. یوحنا این موضوع را عنوان میکند که مریم مجدلیه کمی پس از آن، دو فرشته را در داخل قبر مشاهده کرد. در بین چهار انجیل هیچ تناقضی در رابطه با تعداد فرشتگان وجود ندارد، زیرا متی و مرقس بیان نمیکنند که تنها یک فرشته وجود داشت. حداقل دو فرشته در این واقعه وجود داشت که با زنان نیز سخن گفتند.
۶- پارچه کتانی که در قبر وجود داشت.
یوحنا ۱۹: ۳۸- ۲۰: ۹؛ مرقس ۱۶: ۱-۸؛ لوقا ۲۴: ۱-۱۲/
بر طبق رسم آن زمان، یوسف رامهای و نیقودیموس بدن عیسی را در پارچهای کتانی که با مواد خوشبو معطر شده بود، پیچیدند. پس از آن او را در قبری تازه که متعلق به یوسف بود قرار دادند. زمانیکه زنان به سر قبر رسیدند، متوجه شدند که سنگ جلوِ قبر، به سمتی دیگر غلطانده شده است. فرشتگان آنها را به سمت داخل قبر هدایت کردند تا مکانی را که عیسی بر آن قرار گرفته بود مشاهده کنند. و وقتیکه ایشان داخل شدند و بدن عیسی را نیافتند، ترسان و لرزان از قبر خارج شده و از آن مکان دور شدند. در ابتدا به هیچ کس چیزی در این مورد نگفتند (مرقس)، ولی پس از آن، شاگردان عیسی را از این امر مطلع ساختند. مریم مجدلیه فکر میکرد که بدن عیسی به جای دیگری منتقل شده است. او با سرعت به نزد پطرس و یوحنا رفته، موضوع را به آنان گفت (یوحنا). زنان دیگر نیز این موضوع را به شاگردان دیگر عیسی اطلاع دادند، ولی ایشان سخنان زنان را افسانه پنداشته، باور نکردند (مرقس و لوقا).
در همان حین، پطرس و یوحنا به سمت قبر دویدند . وقتیکه داخل قبر شدند، پارچه کتانی را که دور عیسی پیچیده شده بود، دیدند بدون اینکه بدن عیسی در آن باشد. آنها همچنین پارچهای را که دور سر عیسی پیچیده شده بود، و جدا از پارچه دیگر بود، دیدند (یوحنا).
پارچههای کتان که کماکان به شکل پیله ابریشم خالی مانده بود، نشاندهنده این است که بههنگام قیام مسیح، این پارچهها نمیتوانستد بدن عیسی را نگاه دارند. این موضوع که پارچههای کتان حتی پس از قیام مسیح دستنخورده در داخل قبر بود (اما به شکل پیلهای خالی)، به طور قوی این حقیقت را ثابت میکند که هیچ کدام از شاگردان یا دشمنان عیسی، بدن او را از آنجا برنداشته بود. این شواهد برای پطرس و یوحنا جهت ایمان آوردن به این واقعه کافی بود. آنها شاهد اموری بودند که خدا اجازه داده بود اتفاق بیفتد تا بدین وسیله ایمان آنها تقویت شود. از آن زمان به بعد کلام خدا نیز دارای مفهوم دیگری برای آنها شد. قبلأ آنها قسمتهایی از کلام را مانند مزمور ۱۶: ۱۰-۱۱، مزمور ۱۱۸: ۲۲-۲۴ و اشعیا ۵۳: ۱۱-۱۲ درک نکرده بودند. ولی پس از این واقعه، مفهوم این قسمتها برای آنها آشکار شد. آنها فهمیدند که قیام عیسی مسیح یکی از الزامات الهی بود (لوقا ۹: ۲۲، ۴۴-۴۵؛ ۱۸: ۳۱-۳۴؛ ۲۲: ۳۷؛ ۲۴: ۴۴). پس از پنطیکاست، این حقیقت حتی بیشتر از قبل برای آنها آشکار شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر