وسوسه
در کتاب مقدس، واژه وسوسه (یا تجربه) دو معنی دارد. در هر آیهای که واژه وسوسه یا تجربه ذکر شده، با مراجعه به مضمونی که آن آیه در بطن آن قرار دارد، باید مشخص ساخت که این واژه به چه معنایی به کار رفته است.
نخستین معنی این واژه، آزمایش یا تجربه شدن است. خدا قوم خود را میآزماید تا ایشان را تقویت کند، تادیب نماید و باعث رشدشان شود. برای انجام این کار، وی اجازه میدهد که مشکلات مختلفی به سراغ فرزندانش بیاید، یا آنان را در موقعیتهای دشوار قرار میدهد. در عهد عتیق، خدا به ابراهیم گفت که فرزندش اسحاق را قربانی کند و به این گونه او را آزمود (پیدایش ۲۲: ۱-۱۹). خدا ایوب را نیز آزمود که شرح مفصل آن، در کتاب ایوب آمده است. ایوب در مورد خدا چنین میگوید: ”چون مرا میآزماید، مثل طلا بیرون میآیم“ (ایوب ۲۳: ۱۰). به همین طریق، خدا تمامی مسیحیان را میآزماید و تادیب میکند (به اول قرنتیان ۱۱: ۳۲، عبرانیان ۱۲: ۴-۱۱، یعقوب ۱: ۲ و ۱۲، اول پطرس ۱: ۶-۷ و تفسیر آنها مراجعه کنید). در تمامی این نمونهها، خدا ما را به جهت خیریت و صلاح خودمان میآزماید تا ما مقدستر شویم. در آزمایش ما، وی مستقیما بدی را به سراغ ما نمیفرستد، بلکه به شیطان اجازه میدهد تا این کار را انجام دهد.
معنی دوم وسوسه در کتاب مقدس، میل به بدی کردن و میل به گناه کردن است. این امیال بد و شریرانه در طبیعت نفسانی یا قلب انسان بر انگیخته میشوند (به یعقوب ۱: ۱۳-۱۵ و تفسیر آن مراجعه کنید). شیطان همواره میکوشد تا امیال شریرانه را در قلب ما برانگیزد تا مرتکب گناه شده، از خدا دور شویم. شیطان تجربه کننده خوانده شده است (متی ۴: ۳، اول تسالونیکیان ۳: ۵). حوا را شیطان وسوسه کرد (پیدایش ۳: ۱-۶). مسیح را او وسوسه کرد (متی ۴: ۱-۱۱)، اما نتوانست او را به ارتکاب گناه سوق دهد (به عبرانیان ۲: ۱۸، ۴: ۱۵ مراجعه کنید). این نوع دوم وسوسه، یعنی وسوسه شدن برای اعمال بد و شریرانه، هیچگاه از سوی خدا نیست و هیچگاه به جهت خیریت و نیکویی ما نمیباشد. این نوع وسوسه همواره از سوی شیطان است. ما باید دعا کنیم تا از چنین وسوسههایی نجات یابیم. ”ما را در تجربه میاور“ (متی ۶: ۱۳).
در کتاب مقدس، واژه وسوسه (یا تجربه) دو معنی دارد. در هر آیهای که واژه وسوسه یا تجربه ذکر شده، با مراجعه به مضمونی که آن آیه در بطن آن قرار دارد، باید مشخص ساخت که این واژه به چه معنایی به کار رفته است.
نخستین معنی این واژه، آزمایش یا تجربه شدن است. خدا قوم خود را میآزماید تا ایشان را تقویت کند، تادیب نماید و باعث رشدشان شود. برای انجام این کار، وی اجازه میدهد که مشکلات مختلفی به سراغ فرزندانش بیاید، یا آنان را در موقعیتهای دشوار قرار میدهد. در عهد عتیق، خدا به ابراهیم گفت که فرزندش اسحاق را قربانی کند و به این گونه او را آزمود (پیدایش ۲۲: ۱-۱۹). خدا ایوب را نیز آزمود که شرح مفصل آن، در کتاب ایوب آمده است. ایوب در مورد خدا چنین میگوید: ”چون مرا میآزماید، مثل طلا بیرون میآیم“ (ایوب ۲۳: ۱۰). به همین طریق، خدا تمامی مسیحیان را میآزماید و تادیب میکند (به اول قرنتیان ۱۱: ۳۲، عبرانیان ۱۲: ۴-۱۱، یعقوب ۱: ۲ و ۱۲، اول پطرس ۱: ۶-۷ و تفسیر آنها مراجعه کنید). در تمامی این نمونهها، خدا ما را به جهت خیریت و صلاح خودمان میآزماید تا ما مقدستر شویم. در آزمایش ما، وی مستقیما بدی را به سراغ ما نمیفرستد، بلکه به شیطان اجازه میدهد تا این کار را انجام دهد.
معنی دوم وسوسه در کتاب مقدس، میل به بدی کردن و میل به گناه کردن است. این امیال بد و شریرانه در طبیعت نفسانی یا قلب انسان بر انگیخته میشوند (به یعقوب ۱: ۱۳-۱۵ و تفسیر آن مراجعه کنید). شیطان همواره میکوشد تا امیال شریرانه را در قلب ما برانگیزد تا مرتکب گناه شده، از خدا دور شویم. شیطان تجربه کننده خوانده شده است (متی ۴: ۳، اول تسالونیکیان ۳: ۵). حوا را شیطان وسوسه کرد (پیدایش ۳: ۱-۶). مسیح را او وسوسه کرد (متی ۴: ۱-۱۱)، اما نتوانست او را به ارتکاب گناه سوق دهد (به عبرانیان ۲: ۱۸، ۴: ۱۵ مراجعه کنید). این نوع دوم وسوسه، یعنی وسوسه شدن برای اعمال بد و شریرانه، هیچگاه از سوی خدا نیست و هیچگاه به جهت خیریت و نیکویی ما نمیباشد. این نوع وسوسه همواره از سوی شیطان است. ما باید دعا کنیم تا از چنین وسوسههایی نجات یابیم. ”ما را در تجربه میاور“ (متی ۶: ۱۳).
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر