مزامیر فصل ۷۸ (ترجمه قدیم)
قوم خدا
۱ ای قوم من شریعت مرا بشنوید! گوشهای خود را به سخنان دهانم فرا گیرید! ۲ دهان خود را به مَثَل باز خواهم کرد به چیزهایی که از بنای عالم مخفی بود، تنطق خواهم نمود، ۳ که آنها را شنیده و دانستهایم و پدران ما برای ما بیان کردهاند. ۴ از فرزندان ایشان آنها را پنهان نخواهیم کرد. تسبیحات خداوند را برای نسل آینده بیان میکنیم و قوّت او و اعمال عجیبی را که او کرده است. ۵ زیرا که شهادتی در یعقوب برپا داشت و شریعتی در اسرائیل قرار داد و پدران ما را امر فرمود که آنها را به فرزندان خود تعلیم دهند؛ ۶ تا نسل آینده آنها را بدانند و فرزندانی که میبایست مولود شوند تا ایشان برخیزند و آنها را به فرزندان خود بیان نمایند؛ ۷ و ایشان به خدا توکل نمایند و اعمال خدا را فراموش نکنند بلکه احکام او را نگاه دارند. ۸ و مثل پدران خود نسلی گردن کش و فتنه انگیز نشوند، نسلی که دل خود را راست نساختند و روح ایشان بسوی خدا امین نبود. ۹ بنی افرایم که مسلح و کمان کش بودند، در روز جنگ رو برتافتند. ۱۰ عهد خدا را نگاه نداشتند و از سلوک به شریعت او ابا نمودند، ۱۱ و اعمال و عجایب او را فراموش کردند که آنها را بدیشان ظاهر کرده بود، ۱۲ و در نظر پدران ایشان اعمال عجیب کرده بود، در زمین مصر و در دیار صوعن. ۱۳ دریا را مُنْشَقّ ساخته، ایشان را عبور داد و آبها را مثل توده برپا نمود. ۱۴ و ایشان را در روز به ابر راهنمایی کرد و تمامی شب به نور آتش. ۱۵ در صحرا صخرهها را بشکافت و ایشان را گویا از لجّههای عظیم نوشانید. ۱۶ پس سیلها را از صخره بیرون آورد و آب را مثل نهرها جاری ساخت. ۱۷ و بار دیگر بر او گناه ورزیدند و بر حضرت اعلی در صحرا فتنه انگیختند، ۱۸ و در دلهای خود خدا را امتحان کردند، چونکه برای شهوات خود غذا خواستند. ۱۹ و بر ضد خدا تکلم کرده، گفتند: «آیا خدا میتواند در صحرا سفرهای حاضر کند؟» ۲۰ اینک صخره را زد و آبها روان شد و وادیها جاری گشت. «آیا میتواند نان را نیز بدهد. و گوشت را برای قوم خود حاضر سازد؟» ۲۱ پس خدا این را شنیده، غضبناک شد و آتش در یعقوب افروخته گشت و خشم بر اسرائیل مشتعل گردید. ۲۲ زیرا به خدا ایمان نیاوردند و به نجات او اعتماد ننمودند. ۲۳ پس ابرها را از بالا امر فرمود و درهای آسمان را گشود ۲۴ و منّ را بر ایشان بارانید تا بخورند و غلة آسمان را بدیشان بخشید. ۲۵ مردمان، نان زور آوران را خوردند و آذوقهای برای ایشان فرستاد تا سیر شوند. ۲۶ باد شرقی را در آسمان وزانید و به قوّت خود، باد جنوبی را آورد، ۲۷ و گوشت را برای ایشان مثل غبار بارانید و مرغان بالدار را مثل ریگ دریا. ۲۸ و آن را در میان اُردوی ایشان فرود آورد، گرداگرد مسکنهای ایشان. ۲۹ پس خوردند و نیکو سیر شدند و موافق شهوات ایشان بدیشان داد. ۳۰ ایشان از شهوت خود دست نکشیدند. و غذا هنوز در دهان ایشان بود ۳۱ که غضب خدا بر ایشان افروخته شده؛ تنومندان ایشان را بکشت و جوانان اسرائیل را هلاک ساخت. ۳۲ با وجود این همه، باز گناه ورزیدند و به اعمال عجیب او ایمان نیاوردند. ۳۳ بنابراین، روزهای ایشان را در بطالت تمام کرد و سالهای ایشان را در ترس. ۳۴ هنگامی که ایشان را کشت او را طلبیدند و بازگشت کرده، دربارة خدا تفحص نمودند، ۳۵ و به یاد آوردند که خدا صخرة ایشان، و خدای تعالی ولی ایشان است. ۳۶ اما به دهان خود او را تملّق نمودند و به زبان خویش به او دروغ گفتند، ۳۷ زیرا که دل ایشان با او راست نبود و به عهد وی مؤتمن نبودند. ۳۸ اما او به حسب رحمانیتش گناه ایشان را عفو نموده، ایشان را هلاک نساخت بلکه بارها غضب خود را برگردانیده، تمامی خشم خویش را برنینگیخت. ۳۹ و به یاد آورد که ایشان بشرند، بادی که میرود و بر نمیگردد. ۴۰ چند مرتبه در صحرا بدو فتنه انگیختند و او را در بادیه رنجانیدند. ۴۱ و برگشته، خدا را امتحان کردند و قدوس اسرائیل را اهانت نمودند، ۴۲ و قوّت او را به خاطر نداشتند، روزی که ایشان را از دشمن رهانیده بود؛ ۴۳ که چگونه آیات خود را در مصر ظاهر ساخت و معجزات خود را در دیار صوعن. ۴۴ و نهرهای ایشان را به خون مبدل نمود و رودهای ایشان را تا نتوانستند نوشید. ۴۵ انواع پشهها در میان ایشان فرستاد که ایشان را گزیدند و غوکهایی که ایشان را تباه نمودند؛ ۴۶ و محصول ایشان را به کرم صد پا سپرد و عمل ایشان را به ملخ داد. ۴۷ تاکستان ایشان را به تگرگ خراب کرد و درختان جُمَّیز ایشان را به تگرگهای درشت. ۴۸ بهایم ایشان را به تگرگ سپرد و مواشی ایشان را به شعلههای برق. ۴۹ و آتش خشم خود را بر ایشان فرستاد، غضب و غیظ و ضیق را، به فرستادن فرشتگان شریر. ۵۰ و راهی برای غضب خود مهیا ساخته، جان ایشان را از موت نگاه نداشت، بلکه جان ایشان را به وبا تسلیم نمود. ۵۱ و همة نخست زادگان مصر را کشت، اوایل قوّت ایشان را در خیمههای حام. ۵۲ و قوم خود را مثل گوسفندان کوچانید و ایشان را در صحرا مثل گله راهنمایی نمود. ۵۳ و ایشان را در امنیت رهبری کرد تا نترسند و دریا دشمنان ایشان را پوشانید. ۵۴ و ایشان را به حدود مقدّس خود آورد، بدین کوهی که به دست راست خود تحصیل کرده بود. ۵۵ و امّتها را از حضور ایشان راند و میراث را برای ایشان به ریسمان تقسیم کرد و اسباط اسرائیل را در خیمههای ایشان ساکن گردانید. ۵۶ لیکن خدای تعالی را امتحان کرده، بدو فتنه انگیختند و شهادات او را نگاه نداشتند. ۵۷ و برگشته، مثل پدران خود خیانت ورزیدند و مثل کمان خطا کننده منحرف شدند. ۵۸ و به مقامهای بلند خود خشم او را به هیجان آوردند و به بتهای خویش غیرت او را جنبش دادند. ۵۹ چون خدا این را بشنید غضبناک گردید و اسرائیل را به شدت مکروه داشت. ۶۰ پس مسکن شیلو را ترک نمود، آن خیمهای را که در میان آدمیان برپا ساخته بود، ۶۱ و (تابوت) قوّت خود را به اسیری داد و جمال خویش را به دست دشمن سپرد، ۶۲ و قوم خود را به شمشیر تسلیم نمود و با میراث خود غضبناک گردید. ۶۳ جوانان ایشان را آتش سوزانید و برای دوشیزگان ایشان سرودِ نکاح نشد. ۶۴ کاهنان ایشان به دم شمشیر افتادند و بیوههای ایشان نوحه گری ننمودند. ۶۵ آنگاه خداوند مثل کسی که خوابیده بود بیدار شد، مثل جباری که از شراب میخروشد، ۶۶ و دشمنان خود را به عقب زد و ایشان را عار ابدی گردانید. ۶۷ و خیمة یوسف را رد نموده، سبط افرایم را برنگزید. ۶۸ لیکن سبط یهودا را برگزید و این کوه صهیون را که دوست میداشت. ۶۹ و قدس خود را مثل کوههای بلند بنا کرد، مثل جهان که آن را تا ابدالآباد بنیاد نهاد. ۷۰ و بندة خود داود را برگزید و او را از آغلهای گوسفندان گرفت. ۷۱ از عقب میشهای شیرده او را آورد تا قوم او یعقوب و میراث او اسرائیل را رعایت کند. ۷۲ پس ایشان را به حسب کمال دل خود رعایت نمود و ایشان را به مهارت دستهای خویش هدایت کرد.
۱ ای قوم من شریعت مرا بشنوید! گوشهای خود را به سخنان دهانم فرا گیرید! ۲ دهان خود را به مَثَل باز خواهم کرد به چیزهایی که از بنای عالم مخفی بود، تنطق خواهم نمود، ۳ که آنها را شنیده و دانستهایم و پدران ما برای ما بیان کردهاند. ۴ از فرزندان ایشان آنها را پنهان نخواهیم کرد. تسبیحات خداوند را برای نسل آینده بیان میکنیم و قوّت او و اعمال عجیبی را که او کرده است. ۵ زیرا که شهادتی در یعقوب برپا داشت و شریعتی در اسرائیل قرار داد و پدران ما را امر فرمود که آنها را به فرزندان خود تعلیم دهند؛ ۶ تا نسل آینده آنها را بدانند و فرزندانی که میبایست مولود شوند تا ایشان برخیزند و آنها را به فرزندان خود بیان نمایند؛ ۷ و ایشان به خدا توکل نمایند و اعمال خدا را فراموش نکنند بلکه احکام او را نگاه دارند. ۸ و مثل پدران خود نسلی گردن کش و فتنه انگیز نشوند، نسلی که دل خود را راست نساختند و روح ایشان بسوی خدا امین نبود. ۹ بنی افرایم که مسلح و کمان کش بودند، در روز جنگ رو برتافتند. ۱۰ عهد خدا را نگاه نداشتند و از سلوک به شریعت او ابا نمودند، ۱۱ و اعمال و عجایب او را فراموش کردند که آنها را بدیشان ظاهر کرده بود، ۱۲ و در نظر پدران ایشان اعمال عجیب کرده بود، در زمین مصر و در دیار صوعن. ۱۳ دریا را مُنْشَقّ ساخته، ایشان را عبور داد و آبها را مثل توده برپا نمود. ۱۴ و ایشان را در روز به ابر راهنمایی کرد و تمامی شب به نور آتش. ۱۵ در صحرا صخرهها را بشکافت و ایشان را گویا از لجّههای عظیم نوشانید. ۱۶ پس سیلها را از صخره بیرون آورد و آب را مثل نهرها جاری ساخت. ۱۷ و بار دیگر بر او گناه ورزیدند و بر حضرت اعلی در صحرا فتنه انگیختند، ۱۸ و در دلهای خود خدا را امتحان کردند، چونکه برای شهوات خود غذا خواستند. ۱۹ و بر ضد خدا تکلم کرده، گفتند: «آیا خدا میتواند در صحرا سفرهای حاضر کند؟» ۲۰ اینک صخره را زد و آبها روان شد و وادیها جاری گشت. «آیا میتواند نان را نیز بدهد. و گوشت را برای قوم خود حاضر سازد؟» ۲۱ پس خدا این را شنیده، غضبناک شد و آتش در یعقوب افروخته گشت و خشم بر اسرائیل مشتعل گردید. ۲۲ زیرا به خدا ایمان نیاوردند و به نجات او اعتماد ننمودند. ۲۳ پس ابرها را از بالا امر فرمود و درهای آسمان را گشود ۲۴ و منّ را بر ایشان بارانید تا بخورند و غلة آسمان را بدیشان بخشید. ۲۵ مردمان، نان زور آوران را خوردند و آذوقهای برای ایشان فرستاد تا سیر شوند. ۲۶ باد شرقی را در آسمان وزانید و به قوّت خود، باد جنوبی را آورد، ۲۷ و گوشت را برای ایشان مثل غبار بارانید و مرغان بالدار را مثل ریگ دریا. ۲۸ و آن را در میان اُردوی ایشان فرود آورد، گرداگرد مسکنهای ایشان. ۲۹ پس خوردند و نیکو سیر شدند و موافق شهوات ایشان بدیشان داد. ۳۰ ایشان از شهوت خود دست نکشیدند. و غذا هنوز در دهان ایشان بود ۳۱ که غضب خدا بر ایشان افروخته شده؛ تنومندان ایشان را بکشت و جوانان اسرائیل را هلاک ساخت. ۳۲ با وجود این همه، باز گناه ورزیدند و به اعمال عجیب او ایمان نیاوردند. ۳۳ بنابراین، روزهای ایشان را در بطالت تمام کرد و سالهای ایشان را در ترس. ۳۴ هنگامی که ایشان را کشت او را طلبیدند و بازگشت کرده، دربارة خدا تفحص نمودند، ۳۵ و به یاد آوردند که خدا صخرة ایشان، و خدای تعالی ولی ایشان است. ۳۶ اما به دهان خود او را تملّق نمودند و به زبان خویش به او دروغ گفتند، ۳۷ زیرا که دل ایشان با او راست نبود و به عهد وی مؤتمن نبودند. ۳۸ اما او به حسب رحمانیتش گناه ایشان را عفو نموده، ایشان را هلاک نساخت بلکه بارها غضب خود را برگردانیده، تمامی خشم خویش را برنینگیخت. ۳۹ و به یاد آورد که ایشان بشرند، بادی که میرود و بر نمیگردد. ۴۰ چند مرتبه در صحرا بدو فتنه انگیختند و او را در بادیه رنجانیدند. ۴۱ و برگشته، خدا را امتحان کردند و قدوس اسرائیل را اهانت نمودند، ۴۲ و قوّت او را به خاطر نداشتند، روزی که ایشان را از دشمن رهانیده بود؛ ۴۳ که چگونه آیات خود را در مصر ظاهر ساخت و معجزات خود را در دیار صوعن. ۴۴ و نهرهای ایشان را به خون مبدل نمود و رودهای ایشان را تا نتوانستند نوشید. ۴۵ انواع پشهها در میان ایشان فرستاد که ایشان را گزیدند و غوکهایی که ایشان را تباه نمودند؛ ۴۶ و محصول ایشان را به کرم صد پا سپرد و عمل ایشان را به ملخ داد. ۴۷ تاکستان ایشان را به تگرگ خراب کرد و درختان جُمَّیز ایشان را به تگرگهای درشت. ۴۸ بهایم ایشان را به تگرگ سپرد و مواشی ایشان را به شعلههای برق. ۴۹ و آتش خشم خود را بر ایشان فرستاد، غضب و غیظ و ضیق را، به فرستادن فرشتگان شریر. ۵۰ و راهی برای غضب خود مهیا ساخته، جان ایشان را از موت نگاه نداشت، بلکه جان ایشان را به وبا تسلیم نمود. ۵۱ و همة نخست زادگان مصر را کشت، اوایل قوّت ایشان را در خیمههای حام. ۵۲ و قوم خود را مثل گوسفندان کوچانید و ایشان را در صحرا مثل گله راهنمایی نمود. ۵۳ و ایشان را در امنیت رهبری کرد تا نترسند و دریا دشمنان ایشان را پوشانید. ۵۴ و ایشان را به حدود مقدّس خود آورد، بدین کوهی که به دست راست خود تحصیل کرده بود. ۵۵ و امّتها را از حضور ایشان راند و میراث را برای ایشان به ریسمان تقسیم کرد و اسباط اسرائیل را در خیمههای ایشان ساکن گردانید. ۵۶ لیکن خدای تعالی را امتحان کرده، بدو فتنه انگیختند و شهادات او را نگاه نداشتند. ۵۷ و برگشته، مثل پدران خود خیانت ورزیدند و مثل کمان خطا کننده منحرف شدند. ۵۸ و به مقامهای بلند خود خشم او را به هیجان آوردند و به بتهای خویش غیرت او را جنبش دادند. ۵۹ چون خدا این را بشنید غضبناک گردید و اسرائیل را به شدت مکروه داشت. ۶۰ پس مسکن شیلو را ترک نمود، آن خیمهای را که در میان آدمیان برپا ساخته بود، ۶۱ و (تابوت) قوّت خود را به اسیری داد و جمال خویش را به دست دشمن سپرد، ۶۲ و قوم خود را به شمشیر تسلیم نمود و با میراث خود غضبناک گردید. ۶۳ جوانان ایشان را آتش سوزانید و برای دوشیزگان ایشان سرودِ نکاح نشد. ۶۴ کاهنان ایشان به دم شمشیر افتادند و بیوههای ایشان نوحه گری ننمودند. ۶۵ آنگاه خداوند مثل کسی که خوابیده بود بیدار شد، مثل جباری که از شراب میخروشد، ۶۶ و دشمنان خود را به عقب زد و ایشان را عار ابدی گردانید. ۶۷ و خیمة یوسف را رد نموده، سبط افرایم را برنگزید. ۶۸ لیکن سبط یهودا را برگزید و این کوه صهیون را که دوست میداشت. ۶۹ و قدس خود را مثل کوههای بلند بنا کرد، مثل جهان که آن را تا ابدالآباد بنیاد نهاد. ۷۰ و بندة خود داود را برگزید و او را از آغلهای گوسفندان گرفت. ۷۱ از عقب میشهای شیرده او را آورد تا قوم او یعقوب و میراث او اسرائیل را رعایت کند. ۷۲ پس ایشان را به حسب کمال دل خود رعایت نمود و ایشان را به مهارت دستهای خویش هدایت کرد.
Psalms chapter 78 (old translation)
People of God
1 O my people hear me law! His ears to the words of my mouth may come! 2 to his mouth again likeness, I ask what the secret was constructed, tnṭq, 3 I will listen to them and we have known, and our ancestors for us. 4 of their children they will not hide. Tsbyḥạt Allah for the future generation and we his strength and amazing works he has done. 5 for their participation in regular and Jacob have in Israel and made our ancestors said to command them to teach their children, they are the future generation 6 till they know the family, must be them mouloud laziness To them and their children are clear; 7 and they are to trust in God and God works do not forget the fact his looks. 8 and like our fathers generation insubordinate and persecution, they will not be made after his own heart and the spirit led us right to not trust God. 9 the children of Ephraim who armed and arc were cash, on the day of battle. 10 God's covenant and the laws of the district refused to give him, 11 and he works wonders and forgot them, appear to them, 12 and look at their fathers had marvelous deeds, The land of Egypt, and in their homes ṣv‘n. 13 seas monshaqq, built them across the water and has like masses he established. 14 and the cloud by day. and all night to light the fire. 15 in the desert rock and tore them from ljjh seems enormous drink. 16 so sylhạ of rocks out of the water like rivers. 17 and again he bent over sin and holiness to higher corruption in the desert, 18 and in their hearts to God, because they try to feed our appetites. 19 and God has not said, " God can do in the desert table ready?" 20 now hit the rock and water and current vạdyhạ patrol. " can the bread too. And the meat for his people?" 21 so God heard this, they became anger and the fire was kindled in Jacob, and anger against Israel ablaze. 22 because they did not believe in God and trust him to save, nor do they. 23 so the cloud of high command, he said and opened the gates of heaven. 24 and the manna upon them to eat and bạrạnyd ghlh heaven has given to them. 25 people, those who broke bread and ate the supplies for them so that they travel. 26 Eastern wind throughout the heaven vzạnyd and his strength, South Wind, 27 and the meat for them like dust, birds wing bạrạnyd and the sea, like a rig. 28 and it is in the midst of their ordvy, walking round of them. 29 so they ate and were excellent garlic and agree to them their appetites. 30 of their own sexual hand nkshydnd. And the food still in their mouth was 31 that the wrath of God was kindled against them; their tnvmndạn bksht and young Israel. 32. Despite all this sin, open and wonderful deeds he did not believe. So, 33 days for them to indulge in all the years and has them in fear. 34 when they killed him and return guests, neat about God, 35 and remember that God believed ṣkhrh them, but they ar t‘ly. 36 but to him his mouth tmllq and followed by his tongue, he said, 37 for their heart was not right with him and him not mvٔtmn. 38 but he works them rḥmạnytsh sin pardon them, destroy furniture, in fact, I've returned to his anger, his wrath brnyngykht. 39 and remembering that they bshrnd, the wind and not to be. 40 a few times in the desert run in them and her in-Rnjạnydnd. 41 and back, God tried and offended the holy of Israel, 42 and strength for him, the day when they will be saved from the enemy; 43 how his signs in Egypt, and has appeared Our signs in the township ṣv‘n. 44 and their rivers to blood he replaced them and rivers of drink until I could. 45 types of mosquitoes in between them, he sent for them and theirs ghvkhạyy waste; 46 and their product to worm centipede commission and work them to the grasshopper. 47 Arbor to hail their authenticity and jomaّyz trees them tgrg·hạy silicone. 48 bhạym them hail mvạshy and commission them to flames of electricity. 49 and the fire of his wrath upon them, and sent the anger and the rage ẕyq, by sending evil angels. 50 and a way to his anger, John has prepared for them from the future, but rather look at their lives to surrender and sign. 51 and the children of Egypt first hmh killed their strength, early in the set of the ham. 52 and his people like sheep kvchạnyd and them in the wilderness like a flock with guidance. 53 and they have security in leadership may be afraid of the sea, and over their enemies. 54 and they have their own limits, Holy Mountain, so that his right hand for. 55 and the community. The presence of their heritage and for them to string and has divided the tribes of Israel to enter in their residence. 56 but the Lord t‘ly exam, run corruption and shhạdạt his sabbath. 57 and back, like their forefathers, betrayed and like arc fault examiner went astray. 58 and in high positions have his his anger by emotion and do him own qeirat movement. 59 when Allah bshnyd anger, and the intensity was abhorrent. 60 then left near shilo, set it as among humans has established, and coffin (61) His strength has jamal shaikh asiri and his enemy hands commission, 62, and his people The sword of Islam and became an inheritance with your anger. 63 youth fire svzạnyd for them and will not marry srvde. 64 priestesses, their fallen sword tail and widow of them nor gray dirge. 65 then God like one who was sleeping, wakes up like jabari who will wine khrvshd, 66, and his enemies back z and he hides them forever. 67 khymh and Joseph Reed, Sbṭ Ephraim the brngzyd. 68 sbṭ Judah but chose this mount Zion, and the love. 69 and his Jerusalem like mountains and built like that, the world it has foundation may abdalabad. 70 and his bndh chose David and him from ٓghlhạy took the case. 71 myshhạy shyrdh back from him so that his people, Jacob his heritage Israel to respect. 72 so them according to your perfect heart, and he trusts them with skills and guided their hands.
People of God
1 O my people hear me law! His ears to the words of my mouth may come! 2 to his mouth again likeness, I ask what the secret was constructed, tnṭq, 3 I will listen to them and we have known, and our ancestors for us. 4 of their children they will not hide. Tsbyḥạt Allah for the future generation and we his strength and amazing works he has done. 5 for their participation in regular and Jacob have in Israel and made our ancestors said to command them to teach their children, they are the future generation 6 till they know the family, must be them mouloud laziness To them and their children are clear; 7 and they are to trust in God and God works do not forget the fact his looks. 8 and like our fathers generation insubordinate and persecution, they will not be made after his own heart and the spirit led us right to not trust God. 9 the children of Ephraim who armed and arc were cash, on the day of battle. 10 God's covenant and the laws of the district refused to give him, 11 and he works wonders and forgot them, appear to them, 12 and look at their fathers had marvelous deeds, The land of Egypt, and in their homes ṣv‘n. 13 seas monshaqq, built them across the water and has like masses he established. 14 and the cloud by day. and all night to light the fire. 15 in the desert rock and tore them from ljjh seems enormous drink. 16 so sylhạ of rocks out of the water like rivers. 17 and again he bent over sin and holiness to higher corruption in the desert, 18 and in their hearts to God, because they try to feed our appetites. 19 and God has not said, " God can do in the desert table ready?" 20 now hit the rock and water and current vạdyhạ patrol. " can the bread too. And the meat for his people?" 21 so God heard this, they became anger and the fire was kindled in Jacob, and anger against Israel ablaze. 22 because they did not believe in God and trust him to save, nor do they. 23 so the cloud of high command, he said and opened the gates of heaven. 24 and the manna upon them to eat and bạrạnyd ghlh heaven has given to them. 25 people, those who broke bread and ate the supplies for them so that they travel. 26 Eastern wind throughout the heaven vzạnyd and his strength, South Wind, 27 and the meat for them like dust, birds wing bạrạnyd and the sea, like a rig. 28 and it is in the midst of their ordvy, walking round of them. 29 so they ate and were excellent garlic and agree to them their appetites. 30 of their own sexual hand nkshydnd. And the food still in their mouth was 31 that the wrath of God was kindled against them; their tnvmndạn bksht and young Israel. 32. Despite all this sin, open and wonderful deeds he did not believe. So, 33 days for them to indulge in all the years and has them in fear. 34 when they killed him and return guests, neat about God, 35 and remember that God believed ṣkhrh them, but they ar t‘ly. 36 but to him his mouth tmllq and followed by his tongue, he said, 37 for their heart was not right with him and him not mvٔtmn. 38 but he works them rḥmạnytsh sin pardon them, destroy furniture, in fact, I've returned to his anger, his wrath brnyngykht. 39 and remembering that they bshrnd, the wind and not to be. 40 a few times in the desert run in them and her in-Rnjạnydnd. 41 and back, God tried and offended the holy of Israel, 42 and strength for him, the day when they will be saved from the enemy; 43 how his signs in Egypt, and has appeared Our signs in the township ṣv‘n. 44 and their rivers to blood he replaced them and rivers of drink until I could. 45 types of mosquitoes in between them, he sent for them and theirs ghvkhạyy waste; 46 and their product to worm centipede commission and work them to the grasshopper. 47 Arbor to hail their authenticity and jomaّyz trees them tgrg·hạy silicone. 48 bhạym them hail mvạshy and commission them to flames of electricity. 49 and the fire of his wrath upon them, and sent the anger and the rage ẕyq, by sending evil angels. 50 and a way to his anger, John has prepared for them from the future, but rather look at their lives to surrender and sign. 51 and the children of Egypt first hmh killed their strength, early in the set of the ham. 52 and his people like sheep kvchạnyd and them in the wilderness like a flock with guidance. 53 and they have security in leadership may be afraid of the sea, and over their enemies. 54 and they have their own limits, Holy Mountain, so that his right hand for. 55 and the community. The presence of their heritage and for them to string and has divided the tribes of Israel to enter in their residence. 56 but the Lord t‘ly exam, run corruption and shhạdạt his sabbath. 57 and back, like their forefathers, betrayed and like arc fault examiner went astray. 58 and in high positions have his his anger by emotion and do him own qeirat movement. 59 when Allah bshnyd anger, and the intensity was abhorrent. 60 then left near shilo, set it as among humans has established, and coffin (61) His strength has jamal shaikh asiri and his enemy hands commission, 62, and his people The sword of Islam and became an inheritance with your anger. 63 youth fire svzạnyd for them and will not marry srvde. 64 priestesses, their fallen sword tail and widow of them nor gray dirge. 65 then God like one who was sleeping, wakes up like jabari who will wine khrvshd, 66, and his enemies back z and he hides them forever. 67 khymh and Joseph Reed, Sbṭ Ephraim the brngzyd. 68 sbṭ Judah but chose this mount Zion, and the love. 69 and his Jerusalem like mountains and built like that, the world it has foundation may abdalabad. 70 and his bndh chose David and him from ٓghlhạy took the case. 71 myshhạy shyrdh back from him so that his people, Jacob his heritage Israel to respect. 72 so them according to your perfect heart, and he trusts them with skills and guided their hands.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر