۱۳۹۵ خرداد ۱۲, چهارشنبه

مزامیر فصل ۱۰۲ (ترجمه قدیم)

مزامیر فصل ۱۰۲ (ترجمه قدیم)
دعا در پریشانی
۱ ای خداوند دعای مرا بشنو، و فریاد من نزد تو برسد. ۲ در روز تنگی‌ام روی خود را از من مپوشان. گوش خود را به من فرا گیر، و روزی که بخوانم مرا به زودی اجابت فرما. ۳ زیرا روزهایم مثل دود تلف شد و استخوانهایم مثل هیزم سوخته گردید. ۴ دل من مثل گیاه زده شده و خشک گردیده است زیرا خوردن غذای خود را فراموش می‌کنم. ۵ به سبب آواز ناله خود، استخوانهایم به گوشت من چسبیده است. ۶ مانند مرغ سقّای صحرا شده، و مثل بوم خرابه‌ها گردیده‌ام. ۷ پاسبانی می‌کنم و مثل گنجشک بر پشت بام، منفرد گشته‌ام. ۸ تمامی روز دشمنانم مرا سرزنش می‌کنند و آنانی که بر من دیوانه شده‌اند مرا لعنت می‌نمایند. ۹ زیرا خاکستر را مثل نان خورده‌ام و مشروب خود را با اشک آمیخته‌ام، ۱۰ به سبب غضب و خشم تو زیرا که مرا برافراشته و به زیر افکنده‌ای. ۱۱ روزهایم مثل سایه زوال پذیر گردیده و من مثل گیاه پژمرده شده‌ام. ۱۲ لیکن تو ای خداوند جلوس فرموده‌ای تا ابدالآباد! و ذکر تو تا جمیع نسل‌هاست! ۱۳ تو برخاسته، بر صهیون ترحم خواهی نمود زیرا وقتی است که بر او رأفت کنی و زمان معّین رسیده است. ۱۴ چونکه بندگان تو در سنگهای وی رغبت دارند و بر خاک او شفقت می‌نمایند. ۱۵ پس امّت‌ها از نام خداوند خواهند ترسید و جمیع پادشاهان جهان از کبریایی تو. ۱۶ زیرا خداوند صهیون را بنا نموده، و در جلال خود ظهور فرموده است. ۱۷ به دعای مسکینان توجه نموده، و دعای ایشان را خوار نشمرده است. ۱۸ این برای نسل آینده نوشته می‌شود تا قومی که آفریده خواهند شد خداوند را تسبیح بخوانند. ۱۹ زیرا که از بلندی قدس خود نگریسته، خداوند از آسمـان بر زمین نظـر افکنـده است. ۲۰ تا نالـه اسیران را بشنود و آنانی را که به موت سپرده شده‌اند آزاد نمایـد. ۲۱ تا نـام خداوند را در صیهون ذکر نمایند و تسبیح او را در اورشلیم، ۲۲ هنگامی که قوم‌ها با هم جمـع شونـد و ممالک نیـز تا خداوند را عبـادت نماینـد. ۲۳ توانایی مرا در راه ناتوان ساخت و روزهای مرا کوتاه گردانید. ۲۴ گفتم: «ای خدای من مرا در نصف روزهایم برمدار. سالهای تو تا جمیع نسل‌ها است. ۲۵ از قدیم بنیاد زمین را نهادی و آسمان‌ها عمل دستهای تو است. ۲۶ آنها فانی می‌شوند، لیکن تو باقی هستی و جمیع آنها مثل جامه مندرس خواهند شد. و مثل ردا آنها را تبدیل خواهی کرد و مبدّل خواهند شد. ۲۷ لیکن تـو همان هستی و سالهای تو تمام نخواهد گردیـد. ۲۸ فرزنـدان بندگانت باقـی خواهند ماند و ذرّیت ایشان در حضور تو پایدار خواهنـد بـود.»

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر