۱۳۹۴ آذر ۳۰, دوشنبه

ناپاکی « سگ » در فرهنگ عرب هیچ پیشینه ای ندارد

ناپاکی « سگ » در فرهنگ عرب هیچ پیشینه ای ندارد

در میان اعراب، هم‌چون ایرانیان، باور به ناپاکی سگ و دوری جستن از این حیوان هیچ پیشینه‌ای قبل از اسلام ندارد.
به گزارش «محبت نیوز» در فرهنگ عرب پیش از اسلام، سگ به عنوان جانوری باوفا و شجاع ستایش می‌شده، برای عرب‌های دامدار و صحرانشین، سگ نگهبان رمه و دارایی و جانوری مفید بوده است.
به گفته خبرگزاری بی بی سی، در تاریخ عرب پیش از اسلام (عصر جاهلیت) آمده که هنگامی که «وائل بن ربیعه» دو قبیله تغلب و بکر را از زیر سلطه یمنی‌ها بیرون می‌آورد و اعلام استقلال و پادشاهی می‌کند، به خودش لقب کلب (سگ) می‌دهد و نام پسرش را جرو (سگ توله) می‌گذارد.
هم‌چنین نام یکی از قبایل مهم عرب که در صدر اسلام قدرتمندترین قبیله عرب در شام بوده، قبیله کلب (سگ) نام داشته است؛ «دحیه بن خلیفه کلبی» یکی از اصحاب مشهور محمد پیامبر مسلمانان که حامل نامه او به هرقل (هراکلیوس) امپراتور روم شد، از این قبیله بود.
گذاشتن نام سگ و القاب مربوط به این حیوان روی فرزندان میان اعراب رایج بوده، برای نمونه یکی از نیاکان «محمد» پیامبر مسلمانان کلاب (جمع کلب) نام داشته و نمونه مشهور دیگر، معاویه بن ابی سفیان، نخستین خلیفه اموی است.
معاویه در لغت به معنی سگ ماده‌ای است که عوعو می‌کند، اما این نام از آن رو بر فرزندان گذاشته می‌شده که سگ ماده میان اعراب نمادی از شجاعت و جنگاوری بوده است.
از ظرائف تاریخ این‌که، معاویه دختر شیخ قبیله کلب را که میسون نام داشته به زنی می‌گیرد و حاصل این ازدواج، یزید شد.
در نتیجه، تبدیل سگ به نماد ناپاکی و دوری جستن از آن میان اعراب، به نظر نمی‌رسد که دلیلی جز آرای فقها و روحانیون در مورد نجاست سگ داشته باشد، هم اکنون نیز بین عشائر عرب لیبی که از مذهب مالکی پیروی می‌کنند و سگ را نجس نمی‌دانند، بر خلاف دیگر اعراب، واژه سگ به عنوان دشنام به کار نمی‌رود و برعکس از آن برای ستایش افراد و توصیف آنان به شجاعت و قدرت استفاده می‌شود.
در میان ادیان دیگر غیر از اسلام، به‌ ویژه ادیانی مانند مسیحیت و یهود که بین اعراب پیش از اسلام رایج بودند هم نشانه‌ای از باور به ناپاکی سگ و رویکرد منفی به آن به چشم نمی‌خورد.
در کتاب مقدس یهودیان و مسیحیان، تنها اشاره‌ای که پاکی یا ناپاکی حیوانات شده، در داستان نوح در سفر پیدایش است که در آن خداوند به نوح فرمان می‌دهد که از همه انواع حیوانات، چه آنانی که پاکند و چه آنهایی که ناپاک، یک جفت را سوار کشتی‌اش کند.
در مسیحیت که اساسن مفهوم نجاست، به آن معنا که در اسلام به کار رفته وجود ندارد و در دین یهود هم ناپاکی تنها به معنی حرام بودن خوردن گوشت برخی حیوانات (مانند خوک) تعبیر شده و نه نجس بودن و نهی از لمس کردن بدن این حیوانات یا نگهداری از آنها.
در تلمود که مجموعه آرا و احکام بزرگان یهود است، تنها با نگهداری سگی که باعث آزار و اذیت و ترساندن مردم شود مخالفت شده و در عین حال، آزار رساندن به سگان هم نهی شده است.
تنها در متون مربوط به آیین قبالا (تصوف یهودی) است که سگ به عنوان نمادی از نیروهای شیطانی توصیف شده و شاید به همین سبب باشد که در یهودیان حصیدی، یعنی شاخه‌ای از یهودیان که رویکردی بنیادگرا به دین خود دارند، دیده می‌شود که از سگ دوری می‌کنند، البته جنبش حصیدی سابقه‌ای کمتر از هزار سال دارد و در اروپا ریشه گرفته و رشد کرده است، بنابراین نمی‌توان پیوندی میان باورها و رفتار این دسته از یهودیان و یهودیان صدر اسلام یافت و ریشه نجاست سگ در دین اسلام را، هم‌چون برخی دیگر از احکام شرع در دین یهود و باورهای یهودیان جست‌و‌جو کرد.

این مطلب را به اشتراک بگذارید:
FacebookBalatarin

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر